۰
plusresetminus
به مناسبت روز دانشجو؛

برای موذن جامعه

تاریخ انتشارپنجشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۱۰
این‌روزها حال جامعه ما حال خوبی نیست و شاید مهمترین دلیل آن، این است که جو حاکم بر دانشگاه‌های ما تعریف چندانی ندارد و از شور و هیجان دانشجویی و نشاط سیاسی و تضارب آرا و آزاداندیشی و ... در دانشگاه‌ها دیگر چندان خبری نیست.
برای موذن جامعه
 این‌روزها حال جامعه ما حال خوبی نیست و شاید مهمترین دلیل آن، این است که جو حاکم بر دانشگاه‌های ما تعریف چندانی ندارد و از شور و هیجان دانشجویی و نشاط سیاسی و تضارب آرا و آزاداندیشی و ... در دانشگاه‌ها دیگر چندان خبری نیست. اما چرا نقش دانشجو را انقدر در تعالی و کمال جامعه محوری می‌دانیم؟ و چرا اینک که جامعه سیاسی و فرهنگی ما دچار ایستایی شده انگشت اتهام را پیش از هر کس و هر چیز به سوی دانشجو و دانشگاه نشانه می‌گیریم؟
دانشجو قوه محرکه و مغز متفکر جامعه است. در بین اقشاری که هر کدام به نحوی به روزمرگی و ایستایی مبتلا هستند تنها دانشجوست که می تواند آگاه باشد و آگاه کننده، تنها دانشجوست که می‌تواند با فراغ بال، بیندیشد و رصد کند و مطالبه کند و بیدار باشد و بیدار کننده.
نیم نگاهی به سخنان رهبر معظم انقلاب از سال ۶۸ تا به امروز نیز نشان می‌دهد که ایشان همواره مهمترین مطالبات خود را در جمع دانشجویان و جوانان مطرح کرده‌اند؛ از طرفی هیچ جمعی را مانند جمع دانشجو و جوان، مَحرم اسرار ندیده‌اند و تشریح اهداف و سیاست‌های نظام بیشتر از آن که در جمع سیاست‌مداران و یا مسئولان مطرح شده باشد در جمع دانشجویان و جوانان مطرح شده است.حال باید پرسید که آنقدر که ولی امر مسلمین روی دانشجویان و حرکت فعال و اثرگذار آنها در جامعه حساب باز می‌کنند، خود این گروه و طبقه مهم جامعه روی خود حساب باز کرده‌اند؟ چه میزان به توانمندی و اثرگذاری خود واقفند؟ و چه اندازه از این توانمندی و اثرگذاری در جهت رفع معضلات و تعریف افق‌های جدید پیش روی کشور بهره برده‌اند؟
بررسی تاریخ و تحولات جنبش‌های دانشجویی طی سه دهه گذشته و حتی پیش از آن، نشان می‌دهد این جنبش فراز و فرودهای بسیار زیادی داشته است. گاهی آن چنان فعال و اثرگذار بوده که حتی انقلاب دوم به پا کرده و به انقلاب اسلامی سمت و سوی جهانی بخشیده و گاهی چنان راکد و بی اثر که از کنار رویدادهای بسیار مهم و تحولات اساسی جامعه به‌سادگی و بی هزینه عبور کرده است. گاهی اوقات دانشجو و فکر و انرژی سرشارش تبدیل به نردبان گروه های سیاسی می‌شود تا آنها به کانون‌های بی شاخ و دم قدرت تبدیل شوند و گاهی فعالیت و فکر دانشجو در خدمت باندهای ثروت قرار می گیرد تا آنها روز به روز فربه‌تر شوند و گلوگاه‌های مهم اقتصادی و اجتماعی را به قبضه خود درآرند.
گاهی باندهای سیاسی برای تسویه حساب و انتقام گرفتن از یکدیگر پای دانشجو را به معرکه مجادلات خود باز می‌کنند و گاهی مفاهیمی چون آزادی، عدالت و پیشرفت بر اثر حرکت‌های اشتباه برخی جنبش‌های اجتماعی به مسلخ انحراف کشیده می‌شود.
گاهی دانشجو آن چنان به درس مشغول می شود که از رسالت مهم دانشجویی خود و مسئولیت‌های اجتماعی‌اش غافل می‌شود ‌و گاهی چنان درگیر فعالیت‌های دانشجویی است که جهاد علمی، این مهمترین مطالبه انقلاب اسلامی از دانشجو و دانشگاه را فراموش می‌کند. گاهی مسائل فرعی برای او چنان اهمیت پیدا می کنند که از مسائل اصلی انقلاب و نهضت اسلامی غافل می شود و گاهی مطالبه گری او با گرفتن پست هایی چون مشاور جوان فلان مسئول به سردی می‌گراید.
با این همه اما دانشجو هنوز هم بیدار است و می‌داند که تنها قشر بیدار کننده جامعه اوست و هنوز هم می‌داند که دانشجو موذن جامعه است، و اگر دانشجو خواب بماند نماز امت قضا می‌شود...
 
نویسنده: محمد صادقی
کد مطلب : ۱۸۳۶۶
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما