یادداشتی از محمدمهدی اسدزاده؛

یادداشتی بر نمایش پرستار شب

5 آبان 1400 ساعت 9:28

مولف : محمدمهدی اسدزاده

وی در نمایشنامه پرستار شب، با شکفتن‌های پی‌درپی داستان، کششی شگفت را پدید می‌آورد و با خوانشی از گذشته، کنون و آینده از رخدادهای پیرامونی، کتاب زندگی انسان یکصد ساله را به نمایش می‌گذارد.


به گزارش حافظ خبر؛ در تاریکی شبی از شب‌های مهرماهی که هنوز کرونا جولان می‌دهد، برای دیدن نمایشی با نامی از پرستاران ، گام‌هایم را استوار برداشتم و خود را به تماشاخانه استاد رحیم هودی در پارک آزادی شیراز رساندم.
دختر صورتی‌پوش، دراز کشیده روی تخت بیمارستانی که زیر نور سفید تماشاخانه او را می‌بینیم.
در ناخودآگاه خود، در پی داستانی می‌گردیم که بر این دخترک بستری‌شده خواهد گذشت. داستان‌هایی که با پی گرفتن نمایش، در هر آن، داستان ما فرو می‌ریزد و شکوفه‌ای دیگر از نمایشنامه، خود را به رخ تماشاچی می‌کشاند.
پرستار شب، از نویسنده‌ای است که طراحی صحنه را نیز خود بر دوش دارد. مسعود احمدی، از نمایشنامه‌نویسان شناخته‌شده استان فارس است. او پیش از این نیز نمایشنامه‌هایی همچون شیطان را فرابخوان، عنکبوت و خدای مورد نظر در دسترس نمی‌باشد، را به نگارش درآورده است.
وی در نمایشنامه پرستار شب، با شکفتن‌های پی‌درپی داستان، کششی شگفت را پدید می‌آورد و با خوانشی از گذشته، کنون و آینده از رخدادهای پیرامونی، کتاب زندگی انسان یکصد ساله را به نمایش می‌گذارد.
او نگاهی نو به تاریخ را با پرداختن به رخدادهای امروزه در گفتگوهای پرستار شب و بیمارش، برگ می‌زند و در هر برگ، بخشی از رخدادهای پیرامونی را می‌شنویم و هنوز پایان نیافته، از درونش، رخدادی دیگر، سر برمی‌آورد.
نمایش‌نامه، با همه توانمندی و پویایی امروزی که دارد، هنوز هم جای بروزرسانی دارد؛ تا آن جا که می‌توان گفت این نمایش‌نامه توانایی آن را دارد تا در هر روزگاری و حتی همین امروز، بار دیگر بروزرسانی شود و با نگاهداشت اصالت و گفتمان نمایش، باز هم تازه شود. این ویژگی گاه می‌تواند جای ضعف به شمار آید و گاه می‌تواند به توانمندی بیشتر بینجامد.
در عین حال به نظر می رسد فضای داستان و دیالوگ پردازی ها همچنان نیاز به بازنویسی در جهت بهبود ارتباط با مخاطب دارد.
با همه توانمندی نویسنده در نگارش داسانی تودرتو، می‌توان گفت که نویسنده، با نمایش توانمندی و پویایی خود در نوشتن، این را نیز به ما می‌آموزد که برای گنجایش زمانی ویژه‌ای این نمایش نوشته شده، وگرنه می‌توانست این درهم‌تنیدگی را بیش از این افزایش دهد.
همراهی نویسنده با کارگردان به ویژه در طراحی صحنه، آن چه را در اندیشگاه نویسنده گذر کرده، برای تماشاچی به نمایش درآورده است؛ از این رو می‌توان این همراهی و هماهنگی، برای بازسازی اندیشگاه نویسنده، را، ویژگی بارز و برجسته این نمایش دانست.
به درستی می‌توان این نمایشنامه را جادوی رخدادهای پیرامون دانست؛ همچنان که سارا زارعی، کارگردان جوان شیرازی، آن را نمایشی در سبک رئالیسم جادویی خوانده است.
واقع‌گرایی که سارا زارعی در کنار نگین صغیر، در ان دست به تجربه ای خیالی می زنند و به بازی آن پرداخته‌اند.
درهم‌تنیدگی نمایش، تنها در داستان یا همکاری نویسنده با کارگردان در طراحی صحنه یا مشاوره، نمی‌گنجد و بازی سارا زارعی در جایگاه یکی از دو بازیگر نمایش، بر توان نمایش داستان می‌افزاید.
یکی دیگر از ویژگی‌های برجسته این نمایش را می‌توان در نورپردازی و بهره‌گیری از بدن برای پردازش بهتر داستان دید.
جایی که نورپردازی، ما را به چین‌های اخم‌آلود یا عصبانی بازیگرها فرو می‌برد؛ آن جا دیگر نیاز به سخن نیست که بازی چهره‌ها، خود سخنی به درازای هنرهای نمایشی است.
نه تنها بازی‌چهره، که بازی‌بدن نیز در این نمایش، توانسته است خود را بیش از دیگر نمایش‌ها به صحنه بیاورد. انعطاف بدنی و پویایی در بازی گرفتن از حرکات بدن، جلوه‌هایی ویژه و گاه بکر را برای‌مان می‌سازد که کمتر در نمایش‌های صحنه‌ای کف می‌توان دید. به شخصه این گونه بازی تن را در 5 سال گذشته تنها در دو نمایش دیده بودم؛ هرچند در این نمایش، پلکان بازی تن، بسیار بالاتر آمده است.
پرستار شب با رویکردی به مدافعان سلامت و دوران کرونا به عنوان تجربه های نخستین این کارگردان جوان قابل تامل و تشویق است و باید امید داشت در آینده شاهد رشد و پویایی بهتر کارگردان و بازیگران جوان در سایر نمایش ها باشیم.
شاید این نمایش را باید چند بار دید تا بتوان درون‌مایه‌های آن را بیشتر شناخت.
 


کد مطلب: 23979

آدرس مطلب: https://www.hafezkhabar.ir/note/23979/یادداشتی-نمایش-پرستار-شب

حافظ خبر
  https://www.hafezkhabar.ir