۰
plusresetminus
یادداشتی از حسین خبیری؛

خط‌کش کوتاه سیاست

تاریخ انتشارجمعه ۱۹ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۵۳
وقتی سطح بینش، دانش و توانمندی‌های مخاطبین و مراجعین خاص یک سازمان از مدیر یا مدیران آن سازمان به مراتب بیشتر باشد، واضح است که نه یک جا بلکه چندین و چند جای کار می‌لنگد
حسین خبیری
حسین خبیری
به گزارش حافظ خبر؛ مدت‌های زیادی است که خط‌کش کوتاه معیارهای صرفاً سیاسی در انتخاب مدیران، نسخه پیشران و نجات‌بخشی برای اداره امور جامعه نبوده و نخواهد بود.
در نگاه معیوب حاکم بر مدل‌های متداول گذشته، با پیروزی یک طیف سیاسی، طی قانونی نانوشته اما رایج، عملاً برای مشارکت سایر توانمندان، در حوزه‌ی اجرایی، جایگاه و سهم چندانی پیش‌بینی نمی‌گردد.
اگر بخواهیم خطاهای راهبردی و خسارت بارجنسیتی و حذف نقش و سهم زنان و جوانان، که در همه این جابه‌جایی‌ها و دست به دست شدن‌های قدرت، وجه غالب و مشترک همه ادوار گذشته بوده است را هم محاسبه نماییم، تقریباً می‌توانیم بگوییم که کشور عملاً و به صورت مستمر از بخش عمده‌ی منابع انسانی مؤثر و کارآمد خود، محروم مانده است.
شکل آشکار و تجربه تلخ آن در دولت‌های گذشته، انتخاب مدیران ضعیف به بهای تکیه بر محدودیت‌های خودساخته، در انتخاب افراد، از دایره محدود، مختصر و کوچک طیف موافق بوده و نتایج مشهود آن، کاهش کارآمدی، اثربخشی، اعتبار و وجاهت دولت‌ها نزد افکار عمومی است.
وقتی سطح بینش، دانش و توانمندی‌های مخاطبین و مراجعین خاص یک سازمان از مدیر یا مدیران آن سازمان به مراتب بیشتر باشد، واضح است که نه یک جا بلکه چندین و چند جای کار می‌لنگد و معنی واضح آن انتخاب اشتباهی و مستلزم تصحیح و جبران است؛ در حالی که اساساً و در شرایط کنونی، اصلاً ضرورتی برای این که انتخاب مدیران الزاماً از یکی از اردوگاه‌های جریانات مشهور سیاسی باشد، وجود ندارد.
مسئله جدی و اولویت اجتناب‌ناپذیر همه آنانی که فارغ از هر تعصب و تنگ‌نظری دلبسته‌ی بروبوم ایران‌زمینند، حرکت و پویش چندوجهی و توسعه‌نگر بر مدار منافع ملی، توامان با آسیب‌شناسی مجموعه رفتارهای دولت‌ها و پرهیز از اشتباه‌های گذشتگان و عبور عینی و ملموس و نه متوهم و خیال‌پردازانه، از گردنه‌های صعب‌العبور اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با بهره‌جویی تمام و کمال از همه‌ی ظرفیت‌های منابع توانمند انسانی موجود کشور در یک مدل و ره‌یافت تعاملی با مشارکت و  کار تیمی سازنده زبدگان و شایستگان می‌باشد.
در سیر تکاملی تجارب قابل اتکا و اطمینان بخش امور اجرایی، به همان نسبت و میزان که ادامه شیوه‌های اشتباه و ناکارآمد، خطای فاحش و سرزنش برانگیزی محسوب می‌گردد، اینکه هر مدیری بی‌اعتنا به دست‌آوردهای صاحب‌نظران بویژه بدنه‌ی جریان کارشناسی، لحظه آغاز به کارش را، نقطه صفر شروع تحول بداند نیز، یک اشتباه محض تلقی می‌گردد.
البته لازم به تاکید و یادآوری‌ست که این یادداشت تحلیلی، حاوی پیام‌های پیشگیرانه برای ممانعت از اشتباه‌های پر تکرار دولت‌هاست و از متلک‌پرانی‌های متداول بین فصلی تغییرات سیاسی، تطهیر، کوبیدن یا تضعیف طیف خاصی مبراست.
 
 
کد مطلب : ۲۴۳۵۰
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما