۰
plusresetminus

موسوی لاری: استانداران توجیه باشند که دولت چه می خواهد

تاریخ انتشاريکشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۰۲:۰۳
عبدالواحد موسوی لاری در گفتگو با ایسکانیوز به موضوعات مختلفی پاسخ داده است. بخشی از این مصاحبه مربوط است به نظرات وی درباره دولت روحانی، وزارت کشور رحمانی فضلی، ماجرای سفر مطهری به شیراز. موسوی لاری در بخش هایی از این گفتگو به صورت ضمنی خط و نشان هایی را برای استاندار فارس کشیده است. گرچه او گفته که نمی خواهد وارد جزئیات شود اما اشارات وی که در ادامه می آید نشانه هایی است کاملا آشکار که اهلش دریافت می کنند.
...در دوره آقای روحانی مسئله تحزب چه قدر توسعه پیدا کرده است؟
من موازنه ای بین نگاه به سیاست داخلی و سیاست خارجی در دولت روحانی نمی بینم. در دولت آقای روحانی کفه ترازو به نفع سیاست خارجی چرخیده و سنگینی کرده. شاید هم ضرورت زمانه است.

بالاخره آقای روحانی  با یک پدیده تلخ و ناگواری به نام سیاست خارجی روبه رو بود. وارث یک سری مشکلات در تعامل منطقه ای که یکی از محورهاش بحث انرژی هسته ای است بود که به عنوان یک مشکل فراروی تصمیم گیرندگان وجود داشت. آقای روحانی و همکارانش پرداختن به مقوله انرژی اتمی و حل مسائل خارجی را در اولویت قرار دادند به تبع وقتی در اولویت قرار گرفت همه انرژی یک دولت مصروف حل این مشکل شد که به اعتقاد بنده اگر این کار اتفاق بیفته دولت کار بزرگی انجام داده من جهت گیری دولت رو جهت گیری درست می دانم ولی غافل شدن از مناسبات داخلی و مسائل داخلی یکی از ضرورت هایی است که اگر دولت به آن نپردازد موازنه بین مسائل داخلی و خارجی بهم خورده و دولت با مشکل دیگری در درون جامعه و برای اداره جامعه روبه رو می شود که دولت حتما باید این موازنه را برطرف کند.
 
از این جهت انتقاد دارید به دولت؟
حالا اسمش را بگذارید انتقاد یا نقص نمی دانم اسمش را چه بگذاریم. ولی نبود این موازنه از نظر من نقیصه ای است که دولت حتما باید بهش بپردازد و حل کند.

آقای روحانی با وعده فضای باز سیاسی آمدند هم اکنون وضعیت نسبت به دوره احمدی نژاد چه گونه است؟
از دوره دوم دولت احمدی نژاد که شرایط بهتر شده بی مهری نسبت به فعالیت های سیاسی و تنگ نظری نسبت به فعالیت های سیاسی کاهش پیدا کرده به صورت محسوس متولیان مدیران دولتی علاقه مندند که هم فعالیت منطقی و قانونمند سیاسی گسترش پیدا بکنه و هم تشکل ها و نهادهای مدنی حضور بیشتری در جامعه داشته باشند. منتهی متاسفانه مسیر هنوز صاف نشده است.
نمونه حوادثی که اخیرا در شیراز اتفاق افتاد واقعا آدم نمی تواند از کنارش بگذرد که شیرازی که مدعی پایتخت فرهنگی دنیای اسلام است، مدعی  شهر شعر و ادب شهر سعدی و حافظ است آن وقت با نماینده مجلس، فرزند شهید مطهری که یکی از نظریه پردازان اصلی این نظام هست اینگونه برخورد می کنند، طوری برخورد کنند که نتواند در دانشگاه سخنرانی کند، توهین کنند، به قصد کشت بزنند، این باعث شرمندگی و سرافکندگی است، این نشان می دهد که عدم توجه دولت به مسائل داخلی این ضایعات را داشته که یک عده افرادی که منطقی جز خشونت و فهمی نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی جز چوب و چماق و درفش ندارند، میدان دار باشند و هم برای دانشگاه هم برای نهادهای مدنی و هم برای هر کسی که در جامعه می خواهد زندگی کند تعیین تکلیف کنند. این نقصی است که دولت اگر واقعا بهش نپردازد کارنامه دولت را با نقص عجیبی روبه رو می کند حتما این مسئله آزمون بزرگی است برای دولت که باید این مسئله بپردازد.

یکی از انتقادهایی که به دولت شده بود هم همین انتخاب استانداری بود مثل استانداران شیراز و اصفهان که می گفتند موازی با دولت و رویکردهای آن حرکت نمی کند؟
نمی خواهم وارد بحث مربوط به افراد بشوم ولی آن چه مسلم است دولت آقای روحانی باید جهت گیری خودش را در زمینه مسائل داخلی شفاف تر عرضه بکند مدیران منطقه ایش توجیه باشند که دولت چی می خواهد و اگر مدیران منطقه ای بر مدار آن چه دولت می خواهد حرکت نمی کنند باید بدانند که دولت با آن ها برخورد می کند. از طرفی اگر خوب عمل کردند و در چارچوب سیاست های دولت مدیریت صحیح و منطقی داشتند مورد تشویق قرار می گیرند. باید بدانند که اگر خارج از این چارچوب حرکت کردند و اهداف و جهت گیری های دولت را نادیده گرفتند دولت با آن ها تعارف نمی کند متاسفانه این وضعیت در خود دولت نیست. یعنی از همان 20 نفری که دور میز دولت می نشینند آدم احساس نمی کند همه آن ها جوری که خود آقای روحانی می خواد حرکت می کنند. گاهی شما هم دیده اید که فاصله آقای روحانی با همکاران دولتیش در مواضع اعلامی اعم از سیاست داخلی و سیاست خارجی زیاد است.
آقای روحانی خودش دقیق، صحیح و از موضع یک دولت مقتدر دولت پیش رو صحبت می کند در حالی که متاسفانه بعضی از همکاران ایشان بسیار منفعل هستند به گونه ای منفعل که مدیران منطقه آن ها نمی دانند که بالاخره کدام سیاست را باید دنبال کنند؟ دولت تا زمانی که روش بده بستان و معامله های پشت پرده را دنبال بکند و وزرا و مسئولین سطح بالای دولت به جای تاکید بر وظایف قانونی خودشان بخواهند با یک نوع بده بستان و باج دادن کارشان را پیش ببرند قطعا مدیران منطقه ایشان با همین مشکل روبه رو می شوند اگر ز باغ رایت ملک خورد سیبی درآورند غلامان درخت را از بیخ؛
اگر وزرای محترم آن گونه که شایسته است و در جهت اهداف دولت حرکت نکنند به تبع مدیران از احکام وزرا همان گونه عمل می کنند. آقای روحانی که شفاف صحبت می کنند مواضعش بسیار خوب و روشن است باید یک تیم قوی هم بگذارد که اگر مدیران هم پا و همراه دولت حرکت نمی کنند تذکر بدهند، راهنمایی کنند و در صورتی که بالاخره احساس کردند ناموفقند افراد موفق را جایگزین افراد ناموفق کنند تا دولت بتواند به اهدافش برسد.
من در مصاحبه ام تذکر دوستانه به آقای روحانی دادم که بیان این مسائل در سخنرانی ها خوب است اما کافی نیست. دولت باید در برابر آن چه اعلام می کند ساز و کارهای عملیاتی شدن آن را هم پیش بینی بکند. دولت اهداف و سیاست های خودش را باید به مدیران منطقه ای ابلاغ کند. و از آن ها بخواهد که در این چارچوب حرکت بکنند یک گروه ناظر هم وجود داشته باشد ارزیابی کنند که اگر جایی تخطی دیدند اول تذکر بدهند راهنمایی کنند سعی کنند که مدیران منطقه ای را در جهت اهداف دولت تقویت کنند ولی اگر دیدند مدیرانی نمی توانند ضعف دارند ناتوانند یا احیانا زوایه دید دارند با جهت گیری های کلی دولت دلیلی ندارد که دولت همه حیثیش را پشت سر استاندار یا یک فرماندار یا حتی یک وزیر بگذارد. دولت خودش تصمیم بگیرد این نقص را متاسفانه می بینم.

اعضای دولت که شما می گویید و به آن ها نقد می کنید چه کسانی هستند؟ از کدام جناح؟ آیا خطاب شما اصولگرایان هستند؟
دولت و همین ترکیبی که دارد را می گویم. نمی دانم کدامشان اصولگرا و کدامشان اصلاح طلب هستند؟. بالاخره آقای روحانی خودش در اظهاراتش خیلی صریح و شفاف و روشن است . وقتی  آقای روحانی اعلام نظری می کند، اعضای دور میز هم قاعدتا باید همین رو بگویند اگر این رو قبول ندارند نباید مسئولیت می پذیرفتند و با آقای روحانی دست همکاری می دانند.این ها باید بدانند که تعامل به معنای وادادگی نیست به معنای باج دادن نیست ما می بینیم متاسفانه که مثلا مدیر کلی عزل می شود به خاطر این که یک نماینده مجلس گفته.. ما این را دوست نداریم!
حیثیت یک فرد جهت گیری دولت را زیر سوال می برد. برای نمونه من می توانم بگویم که مثلا فرض کنید در استان بوشهر همین اخیرا گفتند مدیر کل یکی از وزارتخانه ها را عزل کردند در حالی که مقبولیت عمومی بین کارکنان هم داشت و از نظر جهت گیری هم حامی دولت بود. من که هر چی پرسیدم گفتند که فقط به خاطر این است که آقای وزیر خواسته با نمایندگان سوال کننده یا استیضاح کننده تعامل داشته باشد.
این تعامل شایسته شان دولت جمهوری نیست که بخواهد این جوری تعامل داشته باشد یا در عزل و نصب ها در جاهای دیگر مثل فارس و جاهای دیگر همین مشکل است نمی خواهم در مسائل ریز بشوم جمع بندیم این است که بالاخره دولت اهدافش را باید شفاف با راهبردهای مشخص در اختیار کارگزارانش قرار بدهد و از اون ها بخواهد که عملیاتی کنند این موارد را و اگر کسی یا نمی تواند یا نمی خواهد همراه با دولت نیست دولت باهاش تعارف نکند بگه ما آقا با هم دوستیم ولی چون نمی خوای و نمی تونی یه کس دیگه میاریم که این کار را انجام بده دولت به این شکل به نظر من جدی با مسائل برخورد نکرده است.
کد مطلب : ۶۵۱۵
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما