به گزارش "حافظ نیوز" مصباحی مقدم نماینده تهران در مجلس به روزنامه اعتماد گفت: در دو سال آخر آقای احمدینژاد که کج رویها از حد و اندازه خارج شده بود، دولت اصلا و به هیچ عنوان قانون را تمکین نمیکرد و اتفاقا در همین سالها اگر پای برخی مسائل به میان نمیآمد، حتی امکان داشت دولت دهم نتواند به سال چهارم خود برسد. به هر حال، ناگزیر یکسری مصلحتاندیشیهایی بوده است. ما در قضیه خانهنشینی ١١ روزه احمدینژاد خیلی به استیضاح رئیسجمهور نزدیک شده بودیم.
اصل اساسی مجلس این بود در شرایطی که ما در یک نوع محاصره اقتصادی قرار داشتیم و نوعی جنگ اقتصادی در جریان بود، نباید در داخل تنش را به اوج برسانیم. در همین حال در منطقه هم ما مسائلی داشتیم که هم مساله عراق و سوریه بود و هم موضوع کشورهای عربی. این مسائل هم نمیتوانست مورد غفلت قرار بگیرد. خصوصا اگر مسیل خارجی آن روزهای ما نبود، خیلی احتمال داشت که آقای احمدینژاد را برکنار کنیم. در آن روزها چند باری صحبت از استیضاح رئیسجمهور شد و یک بار در روز دهم خانهنشینی موضوع جدی شد. در آن روز امضاها را هم جمع کردیم و مقدمات آن هم فراهم شده بود. من حتی در آن روز درخواست جلسه غیرعلنی کردم و از آقای لاریجانی خواستم که جلسه را غیرعلنی کند تا ما بدانیم وظیفهمان در قبال رها کردن اداره کشور چیست. فردای آن روز خانهنشینی تمام شد. حتی اگر چند روز دیگر این خانهنشینی ادامه مییافت باز هم به احتمال بسیار رییسجمهور را برکنار میکردیم. یعنی اگر آقای احمدینژاد به دفتر کارش برنمیگشت مسأله جمع نمیشد. تا آنجا هم که ما صبر کردیم و آن ١٠ روز دست به کاری نزدیم، فکر وضعیت کشور را میکردیم. اگر بحث تحریمها نبود یا بحثهای منطقهای نبود، شاید خانهنشینی احمدینژاد به ١١ روز نمیکشید و قبل از آن خیلی سریع ما در مجلس کارش را یکسره میکردیم. به هر حال ما ملاحظات سیاسی داشتیم و مصلحت نظام در جاهایی ایجاب میکرد که با صبر و طمأنینه رفتار کنیم، اما این ملاحظات یک حد نصابی داشت که خیلی مواقع از حد نصاب گذشت و مجلس واکنش نشان داد و در همین جریان خانهنشینی آقای احمدینژاد از یک قدمی عدم کفایت سیاسی به محل کارش بازگشت.
اصل اساسی مجلس این بود در شرایطی که ما در یک نوع محاصره اقتصادی قرار داشتیم و نوعی جنگ اقتصادی در جریان بود، نباید در داخل تنش را به اوج برسانیم. در همین حال در منطقه هم ما مسائلی داشتیم که هم مساله عراق و سوریه بود و هم موضوع کشورهای عربی. این مسائل هم نمیتوانست مورد غفلت قرار بگیرد. خصوصا اگر مسیل خارجی آن روزهای ما نبود، خیلی احتمال داشت که آقای احمدینژاد را برکنار کنیم. در آن روزها چند باری صحبت از استیضاح رئیسجمهور شد و یک بار در روز دهم خانهنشینی موضوع جدی شد. در آن روز امضاها را هم جمع کردیم و مقدمات آن هم فراهم شده بود. من حتی در آن روز درخواست جلسه غیرعلنی کردم و از آقای لاریجانی خواستم که جلسه را غیرعلنی کند تا ما بدانیم وظیفهمان در قبال رها کردن اداره کشور چیست. فردای آن روز خانهنشینی تمام شد. حتی اگر چند روز دیگر این خانهنشینی ادامه مییافت باز هم به احتمال بسیار رییسجمهور را برکنار میکردیم. یعنی اگر آقای احمدینژاد به دفتر کارش برنمیگشت مسأله جمع نمیشد. تا آنجا هم که ما صبر کردیم و آن ١٠ روز دست به کاری نزدیم، فکر وضعیت کشور را میکردیم. اگر بحث تحریمها نبود یا بحثهای منطقهای نبود، شاید خانهنشینی احمدینژاد به ١١ روز نمیکشید و قبل از آن خیلی سریع ما در مجلس کارش را یکسره میکردیم. به هر حال ما ملاحظات سیاسی داشتیم و مصلحت نظام در جاهایی ایجاب میکرد که با صبر و طمأنینه رفتار کنیم، اما این ملاحظات یک حد نصابی داشت که خیلی مواقع از حد نصاب گذشت و مجلس واکنش نشان داد و در همین جریان خانهنشینی آقای احمدینژاد از یک قدمی عدم کفایت سیاسی به محل کارش بازگشت.