در روزهای اخیر، بار دیگر شاهد افزایش تحرکات خرابکارانه و اقدامات تروریستی در خاک جمهوری اسلامی ایران بودهایم؛
اقداماتی که بنا بر شواهد متقن و دادههای میدانی معتبر، با هدایت مستقیم سرویسهای جاسوسی رژیم صهیونیستی، بهویژه سازمان موساد، و با پشتیبانی عوامل مزدور داخلی و منطقهای صورت گرفتهاند. این روند نگرانکننده، اگرچه در ظاهر تهدیدزا تلقی میشود، اما در بطن خود نشانهای آشکار از بنبست راهبردی اسرائیل در برابر قدرت فزاینده و نفوذ روزافزون جمهوری اسلامی ایران است.
جزئیات عملیات ناکام تروریستی؛ ایران در اوج اشراف اطلاعاتی
بر اساس گزارشهای موثق نهادهای امنیتی، در هفتههای اخیر چندین طرح خرابکارانه و تروریستی با اهداف مشخص نظیر بیثباتسازی، ایجاد التهاب اجتماعی و تضعیف امنیت ملی، طراحی و بعضاً در مراحل اولیه خنثی شدهاند. برخی از این موارد عبارتند از:
حملات انتحاری در استانهای مرزی: گروهکهای تروریستی، با تحریک عناصر فرقهگرا، درصدد اجرای حملات کور با هدف شعلهور کردن اختلافات مذهبی و قومی بودند. اما این سناریوهای وارداتی، بهواسطه اشراف اطلاعاتی و واکنش سریع دستگاههای امنیتی، در همان مراحل مقدماتی شناسایی و عاملان آن دستگیر شدند.
خرابکاری در زیرساختهای حیاتی کشور:
برخی تأسیسات راهبردی حوزه انرژی و صنایع حیاتی، هدف نفوذ عملیاتی عوامل مرتبط با موساد قرار گرفتند. بررسیهای اولیه نشان میدهد این اقدامات با پشتیبانی لجستیکی و اطلاعاتی از خارج و از طریق عناصر داخلی وابسته صورت گرفته، که اقدامات بازدارنده و پیگیریهای امنیتی در این زمینه همچنان ادامه دارد.
ترور دانشمندان و فرماندهان نظامی:
پروژههای پیچیدهای برای حذف فیزیکی نخبگان علمی و فرماندهان ارشد نظامی کشور طراحی شده بود، اما بهواسطه هوشیاری دائم و بالای نهادهای اطلاعاتی ایران، این تلاشها با ناکامی روبرو شدند. این ناکامیها، خود بیانگر ارتقای ظرفیت ضدجاسوسی جمهوری اسلامی در مواجهه با تهدیدات پیچیده دشمن است.
ابعاد راهبردی اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی
تحلیل دقیق این تحرکات آشکار میسازد که رژیم صهیونیستی، در وضعیت انفعال راهبردی قرار گرفته و با از دست دادن ابتکار عمل در حوزههای اطلاعاتی، نظامی و دیپلماتیک، تلاش دارد با استفاده از ابزارهای جنگ ترکیبی و نیابتی، روند فروپاشی خود را به تأخیر اندازد. شکستهای پیاپی اسرائیل در جنگهای نیابتی در غزه، ناتوانی در مهار حزبالله در مرزهای شمالی، و گسترش نفوذ منطقهای ایران، همه بیانگر از کار افتادن نظریههای بازدارندگی صهیونیستی هستند.
رژیم صهیونیستی که روزگاری ادعای برتری اطلاعاتی در منطقه داشت، اکنون با بحرانهای چندوجهی نظیر فروپاشی انسجام اجتماعی، ناکارآمدی سیاسی، و اعتراضات داخلی مواجه است. در چنین شرایطی، چنگ انداختن به عملیات خرابکارانه در خاک ایران، چیزی جز واکنشی از سر استیصال و ناکامی نیست.
اقتدار بازدارنده جمهوری اسلامی؛ پاسخ راهبردی ایران
جمهوری اسلامی ایران، نهتنها در برابر این تهدیدات منفعل عمل نکرده، بلکه با بهرهگیری از مؤلفههای قدرت سخت و نرم، توانسته است در جایگاه یک قدرت منطقهای هوشمند، ضمن خنثیسازی تهدیدات، پیام قاطع خود را به دشمن مخابره کند. مؤلفههایی چون:
سامانههای دفاعی و موشکی پیشرفته؛
شبکه اطلاعاتی چندلایه و بومی؛
وحدت داخلی و همبستگی ملی؛
سیاستهای منطقهای مقتدر و هوشمندانه؛
همگی دست به دست هم دادهاند تا ایران را به قدرتی بازدارنده و باثبات در منطقه تبدیل کنند؛ قدرتی که نهتنها در برابر جنگ نیابتی و خرابکاری مصون است، بلکه در حال گسترش قلمرو اثرگذاری راهبردی خود در منطقه غرب آسیا و فراتر از آن است.
جمعبندی: تهدیدی که به فرصت تبدیل شد
نهایتاً باید تأکید کرد که موج جدید خرابکاریها، نه نمادی از برتری دشمن، بلکه نشانی از وحشت و عقبنشینی او در برابر نظم جدید منطقهای به رهبری ایران است. جمهوری اسلامی ایران، نهتنها این تهدیدات را مهار کرده، بلکه با تقویت انسجام داخلی، ارتقای توان امنیتی و تعمیق مشارکت مردمی، مسیر پیشرفت خود را با اطمینان بیشتری ادامه خواهد داد.
تهدیدهای امروز، به نقطه عطفی برای بازخوانی دستاوردهای امنیتی و تقویت بازدارندگی ملی تبدیل شدهاند؛ چرا که در نظام جمهوری اسلامی، هر توطئهای، مقدمهای برای ارتقای هوشمندی و ایستادگی است.