۰
plusresetminus
سردار جابر مهدیار؛ مبارز و فعال انقلابی و از فرماندهان سابق نیروی دریایی سپاه:

«رفتارهای غیرانسانی ساواک مردم را به سوی انقلاب جلب می کرد/ برای حفظ رژیم پهلوی هیچ راهی نبود که امتحان نکرده باشند» + ناگفته هایی از تسخیر ساواک شیراز

تاریخ انتشارجمعه ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۳۱
«رازهای سر به مهر انقلاب» عنوان سلسله مصاحبه هایی است که حافظ نیوز برای تبیین صحیح ناگفته ها و افشای حقایق انقلاب در استان فارس در گفتگو با اصحاب انقلاب انجام داده است.
جابر مهدیار
جابر مهدیار
حافظ نیوز/ سرویس فرهنگی اشاره: دهه مبارک فجر، بهانه مناسبی بود تا برای تبیین حقایق و ناگفته ها و رازهای سر به مهر انقلاب، به سراغ اصحاب و یاران انقلاب برویم تا پرده از بسیاری از حقایق کتمان شده و یا تحریف شده تاریخ انقلاب در فارس را کنار بزنیم.
سردار جابر مهدیار از فرماندهان سابق نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و از فعالان مبارز سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، از دیگر شخصیت هایی بود که برای تبیین صحیح آنچه که در سال 57 بر این ملت گذشت، با وی به گفتگو نشستیم.

مهدیار از حمله مبارزانی است که باید وی را گنجینه ای بازگو نشده از خاطرات شفاهی و رازهای سربه مهر انقلاب در شیراز به حساب آورد. وی برخی از خاطرات بازگو نشده بهمن 57 را چنین نقل می کند: ساواک، در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب دو شاخصه اساسی داشت.
در ابتدا، یک حلقه 5 نفره و سپس یک حلقه 15 نفره برای راه اندازی تظاهرات مردمی در سطح خیابان زند شیراز تشکیل شد
یکی اینکه بسیار از خشونت استفاده می کرد و ایجاد فضای رعب و وحشت، برای آن موضوعیت داشت و دیگر اینکه در تحلیل فضای سیاسی کشور، بسیار متوهمانه و کودن وار رفتار می کرد. یعنی رفتارهای ساواک، موجب تحریک بیشتر مردم و جزم تر شدن عزم عمومی برای ادامه مبارزه بود. در همین راستا، یکی از عواملی که مبارزات علیه رژیم شاه را به سطح خیابان ها کشاند، رفتارها و رویکردهای همین ساواک بود. برای اولین بار این مسئله را عنوان می کنم که در ابتدا، یک حلقه 5 نفره و سپس یک حلقه 15 نفره برای راه اندازی تظاهرات مردمی در سطح خیابان زند شیراز تشکیل شد که کار این جمع، در ابتدا با شعارنویسی و پخش اعلامیه شروع شد. در ادامه، رفتارهای احمقانه و خشونت بار و غیر منطقی ساواک و نوع برخوردهای غیر انسانی که صورت می داد به کمک ما آمد و مردم را به مرور به کف خیابان ها کشاند.
جابر مهدیار، دیگر خاطره خود از دوران انقلاب را چنین تعریف می کند: در دهه فجر روزی که تصمیم گرفتیم ساواک را تصرف کنیم، از حدود ساعت دو بعد از ظهر در اطراف ساختمان مرکزی ساواک شیراز حضور یافتیم
با تصرف این ساختمان، اسناد بسیار مهم و بعضا با طبقه بندی به طور کلی سری به دست نیروهای انقلاب افتاد
و به ناگاه، حلقه مردمی ساحتمان را محاصره کرد به نحوی که کسی حق ورود و یا خروج از این محوطه محاصره شده را نداشت. مامورانی که داخل ساختمان ساواک بودند، متوجه وضعیت شدند و درها و پنجره های ساواک را که از ضریب امنیتی و حفاظتی بالایی هم برخوردار بود بستند و در داخل ساختمان، به امید نیروهای کمکی که هیچوقت نیز نیامدند پناه گرفتند.
زمانی که احساس کردیم زمان در حال از دست رفتن است، تصمیم گرفتیم به داخل ساختمان حمله کنیم اما حضور مسلحانه ماموران از یک طرف و نداشتن اسلحه از سوی مردم باعث می شد کار کمی سخت شود. لذا مواد انفجاری کوکتل مولوتوف را به مقدار فراوان تهیه کردیم و در یک لحظه، حمله با این مواد به ساختمان ساواک شروع شد که در ادامه، باعث آتش گرفتن بخشهایی از ساختمان شد. در همین اثنا، ماموران ساواک ناگهان از داخل ساختمان خارج شده و به یک سمت شروع به فرار کردند که برخی از آنها توسط مردم دستگیر شدند و با تصرف این ساختمان، اسناد بسیار مهم و بعضا با طبقه بندی به طور کلی سری به دست نیروهای انقلاب افتاد.
این سردار
به هیچ طریق ممکن نمی شد از سرنگونی شاه جلوگیری کرد. در واقع شاه و مستشاران آمریکایی و اسرائیلیش، همه راه های ممکن برای حفظ رژیم سفاک گذشته را طی کردند
رشید سپاه، درباره نقش گروهکها در پیروزی انقلاب و چرایی حذف آنها در سالهای بعد نیز چنین می گوید: بهتر است گروه هایی که پیش از پیروزی انقلاب وجود داشتند را گروهک بنامیم و نه گروه، چرا که اینها خاستگاه مردمی قوی نداشتند و همین غیر مردمی بودن آنها، در سالهای بعد سبب شد خود به خود حذف شوند. لذا علیرغم اینکه نمی توان نقش برخی آنها را در برخی اقدامات انقلابی در سالهای پیش از بهمن 57 نادیده گرفت، اما فقدان خاستگاه مردمی و از همه مهمتر، انحرافات فکری و ایدئولوژیکی سبب شد این افراد در امواج خروشان ملت، همانند کف های روی آب محو شوند و در واقع، این مساله مهمترین عامل حذف آنها بود.
جابر مهدیار سرنگونی رژیم شاه را نیز یک امر حتمی می داند و معتقد است: به هیچ طریق ممکن نمی شد از سرنگونی شاه جلوگیری کرد. در واقع شاه و مستشاران آمریکایی و اسرائیلیش، همه راه های ممکن برای حفظ رژیم سفاک گذشته را طی کردند؛ از قتل عام وسیع مردم و به راه انداختن حمام خون در خیابان ها گرفته تا ایجاد جو رعب و وحشت و بازداشت های گسترده و شکنجه و تبعید انقلابیون و حتی آزادی های نمادین سیاسی در ماه های آخر و به ویژه افزایش ناگهانی حقوق کارمندان
در حال حاضر عده ای تلاش می کنند تا فضای جامعه را به سمت دو قطبی شدن سوق دهند که این قضیه، غیر قابل قبول و یک آسیب جدی است
و کارگران که به زعم آنها می توانست در فروکش کردن اعتراضات مردمی موثر باشد. لذا به نظر من راهی نبود که رژیم شاه آن را امتحان نکرده باشد و مردم به هیچ چیز جز سرنگونی رژیم رضایت نمی دادند.
وی در باره مهمترین خطر در کمین انقلاب اسلامی نیز به موارد جالبی اشاره می کند: در حال حاضر عده ای تلاش می کنند تا فضای جامعه را به سمت دو قطبی شدن سوق دهند که این قضیه، غیر قابل قبول و یک آسیب جدی است. علاوه بر این، مورد حمله قرار گرفتن مرکز مدیریت جامعه که جایگاه رفیع رهبری می باشد، از طریق طرح شورایی شدن رهبری نیز یک خطر بسیار جدی در کمین تداوم انقلاب است چرا که شورایی شدن رهبری به معنای تقسیم قدرت و فروپاشی اثرگذاری معنوی رهبری در سطح جامعه است که در نهایت موجب تقسیم مردم و تجزیه قدرت عظیم ملت خواهد شد. مساله مهم دیگر که خطری برای تداوم راه انقلاب اسلامی به شمار می رود، مساله نفوذ در ارکان نظام از جمله مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری است که اگر اتفاق بیفتد، از طریق قانونی و به صورت آرام، دشمنان می توانند پروژه استحاله از درون را پیش ببرند.
 
کد مطلب : ۱۳۰۸۴
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما


نظرات شما
محمود مهرآور
feedback
Iran, Islamic Republic of
من مطلبی را که به نقل از آقای مهدیار درسال ۹۴ درج کرده اید در دهم آبان امسال 98 دیدم وخواندم. این هم به دلیل اینکه چون فیلمنامه و قصه نویس هستم؛ برای خاطره ای در جستجو بودم نا ازلاعاتی کسب کنم. که آن روایت دروغ را دیدم. به روشنی اعلام می کنم این که ایشان و کسانی از قبل در فکر حمله به ساواک شیراز بودند و مترصد فرصت وبعدکوکتل مولتوف پیدا کردند و عمل کردند. دروغ محض است. فراهم کننده شرایط مردم بودند و تمام عملیات توسط سه تن و اضافه شدن دوتن دیگر انجام شد. دو تن شروع کننده شوهر خواهر کرامت دانشیان- جوان مبارز شیرازی که در سال 52 به همراه خسرو گلسرخی در بیدادگاه رژیم پهلوی اعدام شد- بودند و سومی برادرشان که خیلی جوان بود. بکی از این سه تن در سال ۵۳ به دلیل دوستی با کرامت در سالهای قبل از اعدام ورفت و آمد و مراوده با خانواده اش در بعد از اعدام موجب حساس شدن ساواک شده بود. این جوان ۱۹ساله توسط مامور ذوالقدر -که بعد از اقلاب دادگاهی و اعدام شد- ابتدا -عین جمله ی ذوالقدر- برای تحقیق به شهربانی و بلافاصله به کمیته مشترک ضدخرابکاری که دری در کنار شهربانی قدیم داشت و زیر شهربانی واقع شده بود،برده و زیر شکنجه قرار می گیرد و...خلاصه کنم. به این دلیل با سیاست و ررم چریکی بی آشنا نبود. این سه تن یک ژیان سبز رنگ داشتند ودر خیلی از راهپیمایی ها حضور داشتند. با گسترش اعتراضات مردم، این سه تن همیشه ده پانزده بطری (کوکتل ملوتوف) در یک صندوق چوبی میوه پشت ژیان داشتند. آن روز مردم درخیابان بودن. برخی به اعتراض جلو در اصلی ساواک واقع در خیابان زند که اکنون دست سپاه است،تجمع کرده بودند و گاهی شعار می دادند. گویا ساواک به شهربانی یا کلانتری نزدیک - تلفن کرده بود چون یک افسر و چند مامور رسیدند و با جیپ وارد پیاده رو شدند و فوری پیاده و حدفاصل دروازه ساواک و مردم واقع شدند و افسر با هر زبنی سعی می کرد مردم را دور کند.در این ژمان آن سه تن فوری برنامه را ریختندوبرادر بزرگتر خودر به کنار افسر رساند و فریاد زد که تو داری توجیه می کنی و جنتیلت این ساواکی ها بر همه معلومه . مردم با فریاد تایید کردند و تا افسر خواست با نهیب و فریاد مردم را بترساند آن برادر بزرگتر چنان مشتی پس گردن افسر زد که با صورت به زمین افتاد و کلاهش قل خورد پیش پای جمعیت و ....تماس بگیرید تا بقیه را بگویم.
محمود مهر آور
feedback
Iran, Islamic Republic of
یادم رفت تلفن خودم را بنویسم برای تماس 09124037890
محمود مهرآور
feedback
Iran, Islamic Republic of
کسانی که در باره تسخیر ساواک حرف زده اند از جمله جناب جابر مهدیار از ذکر جزییات طفره رفته اند با مسکوت گذاشته اند. چون ازلاع نداشته وندارند. شاید چون مردم حضور داشته اند اما عنصر فعال و رهبری کننده نبوده اند. من در هر مناظره حضوری حاضرم با دانه دانه شواهد و بیان جزییات موضوع را اثبات کنم. نه برای اثبات شهمت و دلاوری آن سه تن ،که چهل ویک سال در باره خودشان سکوت پیشه کرده اند چون برخی سهم خواهی نکردند و خود را از روز زاده شدن از مادر سیاسی و انقلابی نشان نداده اند. بله جزییات را فقط کسانی می دانند که پیشبرنده ماجرا بودند!
محمود مهرآور
feedback
Iran, Islamic Republic of
کسانی که در باره تسخیر ساواک حرف زده اند از جمله جناب جابر مهدیار از ذکر جزییات طفره رفته اند با مسکوت گذاشته اند. چون ازلاع نداشته وندارند. شاید چون مردم حضور داشته اند اما عنصر فعال و رهبری کننده نبوده اند. من در هر مناظره حضوری حاضرم با دانه دانه شواهد و بیان جزییات موضوع را اثبات کنم. نه برای اثبات شهمت و دلاوری آن سه تن ،که چهل ویک سال در باره خودشان سکوت پیشه کرده اند چون برخی سهم خواهی نکردند و خود را از روز زاده شدن از مادر سیاسی و انقلابی نشان نداده اند. بله جزییات را فقط کسانی می دانند که پیشبرنده ماجرا بودند!