«سعید دهقانی» در این یادداشت با اشاره به سنت روزهداری در میان اعراب پیش از اسلام، به بررسی معرفتشناسانه آن در دوران مدرن پرداخته است.
سنت روزهداری نه منحصر به دین اسلام است و نه محدود به یک دوره از تاریخ دین. روزه در بسیاری از سنتهای آیینی و اعتقادی جهان، به اشکال گوناگون وجود داشته است؛ گاهی به شکل پرهیز از خوردن گوشت در میان برخی از تمدنها هویدا شده است و گاهی نیز اجتناب از خوردن هر چیزی، همانند اسلام. فلسفه روزه اما در میان همه این سنتها تقریبا یکسان بوده است. با این وجود، برای فهم بهتر این پدیده آیینی در نزد مسلمانان باید به تاریخ شبهجزیره عربستان در سالهای پیش از ظهور اسلام رجوع کرد.
شبهجزیره عربستان در پیش از اسلام، یکی از جاهای شناختهشدهای بوده که تقریبا هیچ نظام سیاسی متمرکزی در آن وجود نداشته. شرایط آنجا، اقتضای شکل جدیدی از ساختار اجتماعی را داشت؛ قبایل به جایی رسیدند که این نظام مبتنی بر نظام خونی برایشان کافی نبود، به ویژه آنکه مناسبات افراد در چنین نظامی، در شرایطی همچون خشکسالی غالبا به خشونت کشیده میشد. قبایل بارها مجبور به جنگ علیه یکدیگر شدند و برای اینکه تا حد امکان از خونریزی جلوگیری کنند، ماههای معینی را مشخص کردند که در آنها جنگیدن حرام اعلام شد. این سه ماه «رجب»، «شعبان» و «رمضان» بوده است. نیاز مبرم اعراب، به ویژه تاجران برای یافتن راههای جدیدی برای همزیستی، موجب پدید آمدن این نهاد دینی شد.
از همین چشمانداز، میتوان دریافت که قسمتی از اهمیت ماه رمضان در دین اسلام، به اهمیت این ماه در پیش از ظهور این دین بازمیگردد؛ آنچنان که قرآن نیز به این سه ماه، به ویژه رمضان اشاره کرده است.
اما این پرسش که از چه زمانی ماه رمضان با سنت روزهداری درهمتنیده شد نیز نیاز به بررسی دارد؛ بنابراین شاید منطقیترین پاسخها را بتوان از دل متون و روایاتی استخراج کرد که در همان بستری فرهنگی و تاریخی به وجود آمدهاند. حدیثی از امام باقر(ع) نقل شده است که میگوید: «همواره در ماه رمضان، روزه واجب بود و این وجوب فقط برای انبیا مقرر بوده و برای امت آنان در غیررمضان، روزه واجب بود. ولی امت محمد(ص) مورد لطف ویژه خدا واقع گشت و از این حیث در ردیف انبیا قرار گرفتند.»
حتی اگر یک دینناباور نیز به این گفته دقت کند، درمییابد که اگر این حدیث از وثاقت کافی برخوردار نباشد هم نسبت ماه رمضان و روزه بسیار محکم بوده است. انبوهی از روایات دینی و احادیث درباره این فریضه در رمضان نیز مهر تأییدی بر این ادعاست که روزهداری در ماه رمضان، پیشینهای پیشااسلامی داشته است.
با ظهور اسلام نیز این آیین به شکلی وحیانی تفسیر شد. بنابر برخی از متون تاریخی در سال دوم هجرت روزه بر مسلمانان واجب شد. به عنوان نمونه، «طبرسی» در تفسیر مجمعالبیان مینویسد: «در سال دوم هجرت، روزه در اسلام واجب شد و دارای شرایطی بود که بعدا از سوی پروردگار متعال مورد تخفیف قرار گرفته و از مدار وجوب خارج شد.»
به باور من، پیامبران الهی از جمله رسول گرامی اسلام «انقلابی» نبودهاند؛ بلکه اصلاحطلب بودهاند! به عبارت دیگر آنها نمیخواستند تمامی مناسک پیش از خود را نفی کنند؛ بلکه افق دید آنها این بود که همان مناسک پیش از خود را اصلاح کنند و با آمیزهای از دین نو به مردم آن زمان ارائه دهند. بررسی پیشینه بسیاری از مناسک و شعایر دینی چنین است. روزه نیز چنین جایگاهی در اسلام دارد. ماه رمضان، یک دوره زمانی برای روزهداری بوده و پیامبر اسلام آن را پذیرفت، اما با رویکردی مبتنی بر وحی به مردم ارائه داد.
امروز اما نه اسلامباوران در آن دوره تاریخی زندگی میکنند، و نه بسیاری از آنها دغدغههای جدی برای فهم تاریخ پیش از اسلام را دارند. به تعبیر دیگر، آنچه برای بسیاری از مسلمانان دوره مدرن اهمیت دارد انجام فرایض دینی مانند روزهداری در ماه رمضان است. اگرچه تقریبا همه مسلمانان ریشه فلسفه روزه در ماه رمضان را نوعی «تزکیه نفس» و کوشش برای مسلط شدن بر خواستههای نفسانی میدانند، اما یک چالش بنیادین باقی میماند و آن، این پرسش است که آیا مسلمانی که در ماه رمضان روزه میگیرد، وامدار سنتهای پیش از اسلام است و برای توجیه این پدیده مجبور است به احادیث و روایات اسلامی استناد کند؟ به عبارت روشنتر آیا روزهداری را به عنوان یک فریضه تاریخمند باور دارد؟
پرسشهای دیگری نیز در این میان مطرح است. فرض کنید شخصی که روزهدار است با باور به اینکه حکمتی در انجام این کار نهفته است به انجام این فریضه اسلامی میپردازد. در این حالت اگر کسی از او بپرسد که چرا روزه میگیری، افزون بر اینکه به اهمیت آن در اعتقادات دینیاش اشاره میکند، دلایلی پزشکی را برمیشمرد و به عنوان مثال میگوید گرفتن روزه باعث افزایش روند سلامتی جسم میشود. اما آیا همین مدعا، به مانند پیدا کردن سوزن در انبار کاه نیست؟ به نظر میآید چنین مدعایی «تفسیر به رأی» است؛ چرا که ممکن است شخص دیگری که مخالف چنین گفتههایی است دلایلی را پیدا کند که روزهداری برای بدن آسیبزا است.
پاسخ به این پرسشها را باید در فلسفه دین جست. مناسک و آیینهای دینی، مانند روزه در اسلام اگر با رویکردی فلسفی پاسخ داده شوند، هم میتوانند برای دیندار با عقلانیت سازگاری به وجود آورد و هم باب گفتوگو را با دینناباوران باز بگذارد. بر این اساس باید میان دو نوع روزهداری فرق نهاد: روزهداری تقلیدی و روزهداری تحقیقی.
روزهدار تقلیدی کسی است که صرفا با فرض واجب دانستن روزه در ماه رمضان، آن را میگیرد. او معتقد است که أمر واجب، نیکفرجامی اخروی دارد و برای رستگاری در جهان آخرت باید آن را انجام داد. با این حال همین روزهدار تقلیدی ممکن است دلایلی را پیدا کند که برای روزهداری در همین جهان قابل دفاع باشد. مثلا بگوید روزه به انسان کمک میکند تا آستانه صبر و استقامتش در برابر دشواریها زیاد شود. با این حال، روزهدار تقلیدی هدف غایی أمر واجب را رستگاری اخروی میداند؛ چرا که مبنای اندیشه دینی او از دل متون دینی و روایات و تفسیرها گرفته شده.
در مقابل اما روزهداران تحقیقی را داریم. او منشور فکری همتای تقلیدی خود را به شکل وارونه میپذیرد. به این ترتیب که هدف غایی روزهداری را، نه رستگاری در جهان آخرت، بلکه رستگاری در همین دنیا میداند و با تمرین و ممارست تلاش میکند از آن به نحو بهینهای استفاده کند. روزهدار تحقیقی باور دارد که هر أمر واجبی ظرفیت و استعداد به کمال رساندن انسان را دارد، اما در صورتی که فلسفه آن أمر واجب را بدانیم. او مخالف این است که مقوله دین را با زیست روزمره پیوند دهیم و برای اثبات باورهای دینیمان مانند مفید بودن روزه به دلایل پزشکی متوسل شویم. ایرادی که روزهدار تحقیقی، از نگرش همتایان تقلیدی خود میگیرد این است که روزهداران تقلیدی، ارج و قرب این فریضه الهی را تنزل دادهاند؛ چرا که پدیدهای الهی و اخروی را میخواهند با علم ثابت کنند در حالی که این دو، یعنی علم و دین نه ربطی به هم دارند و نه در طول و عرض یک دیگرند. او معتقد است که روزه اگر هم سنتی پیشااسلامی است، دلایل قابل دفاعی دارد که آن را به جا بیاوریم. البته تفاوت در اینجاست که او میگوید هر سنت دیگری که ارتباطی به اسلام هم نداشته باشد، اما دلایل قابل دفاع عقلانی در پی داشته باشد، همانند روزهداری ارزشمند است.
اگر شما در ماه صیام، سفره افطار و سحر پهن میکنید خود را از کدام دسته میدانید؟
سعید دهقانی - حافظ خبر
بیشتر بخوانید: آیا میتوان بدون داشتن دین، زیست اخلاقی داشت؟