۰
plusresetminus
یادداشتی از علی اسدزاده؛

در سوگ دو شهید رمضان کازرون

تاریخ انتشاردوشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۴:۴۰
یکی هدف تیرهای پر از کینه‌ی نفاق و نامردی (ناکثین و منافقین)، یکی هدف تیغ پر از کینه‌ی جمود جاهل و احمق (مارقین).
شهید حجت الاسلام شیخ عبدالرحیم دانشجو و شهید حجت الاسلام شیخ محمد خرسند
شهید حجت الاسلام شیخ عبدالرحیم دانشجو و شهید حجت الاسلام شیخ محمد خرسند
به گزارش حافظ خبر؛ استاد علی اسدزاده، از پویش‌گران فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کازرون و از دوستان نزدیک شهیدان حجت‌الاسلام و المسلمین شیخ عبدالرحیم دانشجو و حجت الاسلام و المسلمین شیخ محمد خرسند در راستای بزرگداشت سالگرد شهادت آنان نوشت: یکی به تیغ احمق جاهل، یکی به تیر منافق.
یکی در شب پایان ماه صیام و اتمام روزه رمضان (شب عید فطر)، یکی در پایان شب احیا و شب‌زنده‌داری، قرائت قرآن و دعا و مناجات و راز و نیاز و گریه و زاری در درگاه حضرت باری.
هر دو هنگام رفتن از مسجد به خانه!!
یکی برای افطار کردن روزه.
یکی برای گرفتن روزه.
هر دو پاک و مطهر از اشتباه و خطا به وسیله‌ی روزه‌داری ماه رمضان و درک شب‌های قدر، عبادت و اطاعت، توبه و ندبه.
هر دو در تاریکی شب و سکوت کوچه.
یکی در اول شب، یکی در آخر شب.
یکی هدف تیرهای پر از کینه‌ی نفاق و نامردی (ناکثین و منافقین)، یکی هدف تیغ پر از کینه‌ی جمود جاهل و احمق (مارقین).
یکی افطار با خون اندیشگاهش افطار کرد و یکی سحری را با خون مهرگاهش...
درست 39 سال پیش، مغرب آخرین روز ماه رمضان سال 60 بود که پس از اقامه‌ی نماز جماعت مغرب و عشاء در حالی که نمازگزاران برای افطار مسجد را ترک می‌کردند، ناگاه منافقی ناشناخته حاج‌آقای دانشجو، امام جماعت مسجد را صدا می‌کند: حاج‌آقا سؤالی دارم؛ تا برای قصد پلیدی که داشت حاج‌آقا را معطل کند، تا کوچه و خیابان از نمازگزاران خلوت شود.
حاج‌آقا دانشجو وقتی وارد کوچه‌ی نزدیک خانه شد، منافقین کوردل موتورسوار از تاریکی و سکوت شب و خلوتی کوچه استفاده کردند و از پشت حاج‌آقا دانشجو را در اوج مظلومیت و لب‌های تشنه هدف گلوله‌‌های کینه و شقاوت خود قرار دادند... افطاری خونین برای او رقم زدند تا اینکه در راه بیمارستان دعوت حق را لبیک گفت. او به بهترین و بالاترین پاداش خود یعنی شهادت در راه معبودش رسید و با عروج روح بلندش در جواب قرب الهی آرام گرفت.
اما امت حزب‌ا... و شهر را عزادار کرد؛ زیرا که همه دانشجو را می‌شناختند و مؤمنین و نمازگزاران از او خاطره‌ها داشتند. سالیانی او واعظ شهیر شهر بود و مردم به مواعظ او گوش داده‌اند و یا از خطابه‌های نمازجمعه‌اش بهره‌ها برده‌اند. او در امور خیر و تأسیس صندوق‌های ذخیره و خیریه قائم همراه دوستانش مؤثر دیده‌اند. او را از شاخص‌ترین روحانی‌های انقلابی و پیشتاز دیده‌اند که در روزهای خطر، خطرپذیر بود و شجاعانه مسئولیت مجالس ختم شهید مصطفی خمینی (ره) و مجالس چهلم شهدا در انقلاب پذیرفت و به عنوان صاحب عزا جلو مردم ایستاد. او در همه‌ی خطرها و سختی‌های انقلاب با مردم همراه بود.
با پیروزی انقلاب هم در همه‌ی عرصه‌های پایداری و حفاظت از انقلاب و آرمان‌هایش پویا و برجسته بود. در کمیته‌ی انقلاب، حزب جمهوری اسلامی، فدائیان اسلام، دادگاه انقلاب به عنوان قاضی شرع... سخنرانی‌های مؤثرش در شهر و روستاها، دفاع از انقلاب و بسیج به جبهه‌ها و اقامه‌ی نماز جمعه و خطابه‌هایش... جانشین و یار و همراه مؤثری برای مرحوم آیت‌الله ایمانی بود.
و مهم‌تر، پایگاه مردمی و محبوبیتی که در مردم داشت، منافقین و ضد انقلاب او را تحمل نکرد و هدف کینه خود قرار دارند... به برکت خون مظلومانه‌اش، بسیاری از شاخه‌های نظامی و تیم‌های ترور منافقین در کازرون و شهرهای دور از هم پاشید و تعداد زیادی از کسانی که در لیست ترور آن‌ها بودند، جان سالم به در بردند.
و اما شهید لیله‌القدر، امام جمعه‌ی خدوم و محبوب را چه کسی کشت؟
 این پرسش نخست درباره‌ی شهادت مولای متقیان امیرمؤمنان (ع) که این ایام متعلق به اوست، مطرح شد و برخی صاحب‌نظران گفته‌اند که امیرالمؤمنین علی (ع) را جهل جامعه به شهادت رساند و یا گفته شده که علی (ع) را جمود افکار کشت و نه افراد.
گروه خوارج متعصب، پرخاشگر، احمق، جاهل و بی‌بصیرت که نقاب تقوا و دینداری بر چهره داشتند، ولی دچار انحراف فکری و اعتقادی بودند. یعنی اعتقاد خارجی‌گری و انحراف حذف امام از جامعه، و این یک تفکر بود که از سوی معاویه و عمروعاص ایجاد شد. در واقع شاید صحیح باشد که گفته شود قاتل علی (ع) این‌ها بودند، زیرا که وقتی توان روبه‌رویی با علی (ع) را در خود و لشکریان‌شان ندیدند، جمود فکر و اندیشه جهال ساده‌لوحِ متعصبِ متحجرِ متنسکِ بی‌بصیرت اهل کوفه را وسیله قرار دادند تا هدف شوم‌شان را دنبال کنند و...
کد مطلب : ۲۵۳۰۴
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما