۰
plusresetminus
شاعرانه :

شرابی از خم

تاریخ انتشارشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۲ ساعت ۰۸:۵۵
آسمان خنده زد و لحظه‌ی موعود رسید پیک حق با سبدی از گل و از عود رسید
شرابی از خم
شرابی از خم
آسمان خنده زد و لحظه‌ی موعود رسید
پیک حق با سبدی از گل و از عود رسید
ناگهان عطر خوش قاصد رحمان آمد
«هدهد خوش‌خبر» از سوی سلیمان آمد
گفت امروز دو احساس عجین خواهد شد
نور و عشق ازلی سهم زمین خواهد شد
شد بیابان پر از احساس تبَسّم ناگاه
کاشت لبخند به روی لب مردم ناگاه
گفت حق: شرح بده بر همه پیغامم را
بِچِشان بر همه یک جرعه‌ای از جامم را
آخرین حلقه‌ی زنجیر رسالت این است
آخرین گام جهانگیر رسالت این است
تا که شد وحی به فخر دو جهان پیغمبر
از جَهاز شُتران ساخته شد یک منبر
رفت بالا و چنین گفت: به من گوش کنید
جامی آورده‌ام از خُم همگی نوش کنید
بعدِ من دست به دامان ولی باید زد
دل به دریای تولّای علی باید زد
حجّ من، حجّ وداع است، بدانید ای قوم
به همه خطبه‌ی من را برسانید ای قوم
نکند غیر علی(ع) سرور دیگر گیرید
جز علی واااای اگر یاورِ دیگر گیرید
درد دین دارد و با دردکشان غم‌خوار است
ذوالفقارش به خدا ریشه‌کنِ کُفّار است
تا که گُل کرد سخن از دهن پیغمبر
گشت از شوق و شعف، چشم مسلمانان تَر
ناگهان بوی گل و لاله و ریحان پیچید
همه‌جا عطر دل‌انگیز بهاران پیچید
آسمان مست و زمین مست و خدا هم سرمست
آن زمانی که دو تا دست، به هم می‌پیوست
سر کشیدند همه از خُمِ عرفان آن روز
خاک شد غرقِ گُل و دشت، گلستان آن روز
با علی شد همه‌ی باطن قرآن تفسیر
آیه‌ی سرخ حُسینش، همه‌جا شد تکثیر
آخرین جرعه‌ی این جام تجلّی مهدی‌ست
تا کند غیرتِ حق را مُتجلّی مهدی‌ست
ملیحه خدامی (تنها)- شیراز

مبارک‌باد و فرخنده، دلا عید غدیر آمد 
که بعد از مصطفی بر ما، ولی‌الله امیر آمد 
شده دین کامل و نعمت به ما داده خدائی که 
به امر او محمد را به این خوبی وزیر آمد
به صوتِ خوش، رسول‌الله، بگفتا ای مسلمانان 
که از سوی خدا بر من، ندایی از سفیر آمد 
که بعد از من علی باشد، شما را سرور و مولا 
امامت را ردا بر دوش، علی، روشن‌ضمیر آمد 
بگفتا ای مسلمانان، علی را قدر بشناسيد 
ز بهر هادی امت، که با علم کثیر آمد 
علی باشد ولی‌الله، که او بعد از رسول‌الله 
امام مسلمین است و، ز الله این بشیر آمد 
غدیر يعنی امامت از علی تا مهدی موعود 
دوازده نور رخشنده، چو خورشید منیر آمد 
امامت با ولایت را، بُوَد اسلام ناب اکنون 
که این بهر مسلمان، ولایی و بصیر آمد 
 غدیر يعنی امامت و ولایت هر دو تا با هم‌ 
مبارک باشد که این پيوند، که از عید غدیر آمد 
صفر دهداری- شیراز

***
با دست خدا غدیر امضا شده است
از عرش، ملک غرق تماشا شده است
با نغمه پر شور و شعف می‌گوید 
امروز علی(ع) امیر دنیا شده است

جبرییل گرفته است در دستش دَف
ذکر لب او علی‌ست با شور و شعف
جارو زده است با پـر و بال خودش 
از پشت در بهـشــت تا صحن نجف

بهترین سرمایه عمرم ولای حیدر است
شکرلله هر چه دارم از دعای مادر است
زیر ایوان نجف عطر بهشتی می‌وزد
آرزویم دیدن صحن و سرای کوثر است

پای رزق سال من امضای مولا می‌خورد 
سهم قلبم عشقِ به دردانه پیغمبر است
در ازل قالوا بلی گفتم پس از یک یا علی(ع) 
آفرینش تا ابد مدیون یاس اطهر است
حُبِّ مولا در قیامت دستگیرم می‌شود
یک نگاه حضرت مادر شفیع محشر است

سائل این خانه‌ام چون حلقه بر در می‌زنم
عاشق بوی بهشتم رو به حیدر می‌زنم
طرح انگور ضریحش مست مستم می‌کند
لب به این باده به عشق آب کوثر می‌زنم
ذکر لب‌های ملائک یا علی مولا شده
با کبوترهای بامش در حرم پر می‌زنم
باز زائر می‌شوم با دیده بارانی‌ام
بوسه بر کنج ضریح او مکرر می‌زنم
گوشه ایوان طلا تنها پناهم می‌شود 
آن زمان که با تضرع بر درش سر می‌زنم
نیمه‌شب‌های حرم با خلوت و اشک و دعا
با توسل دست بر دامان قنبر  می‌زنم
عمری از لطف علی باران رحمت می‌‌رسد 
زیر باران نجف، مستانه ساغر می‌زنم 
حضرت مادر تبرک می‌کند شعر مرا
تا قلم در وصف داماد پیمبر می‌زنم
سمیه زارع -شیراز

***
آفتاب امامت
آغاز راه سبز امامت، غدیر خم
پیمان سبز و سرخ ولایت، غدیر خم
تابان علی و محمد کنار هم
تنها مسیر هدایت، غدیر خم
آن‌دم که مُهر محبت به دل زدند
شد وعده‌گاه سعادت، غدیر خم
پیچیده عطر بهشتی ز هر طرف
دارد نسیم بشارت، غدیر خم
باران لطف الهی چشیدنی‌ست
بر چشمه‌سار عنایت، غدیر خم
از عارفان صفادل شنیده‌ام
اسرار دین و دیانتْ غدیر خم
با کاروان خسته به صحرای کربلا 
لبریز جام شهادتْ غدیر خم 
خوش بر دلی که ز گهواره با تو بود
دستان سبز اجابتْ غدیر خم 
عمری نشسته دلم در هوای تو
دارد نگاه عدالتْ غدیر خم 
ملیحه جوریزی – شیراز
***
من ز اشعار جهان عاشق شعر شهریارم 
که کند مدح علی آن شه ملک لافتی را 
من ز اشخاص جهان مخلص آن شیعیانم 
که در آن روز غدیرش همه نو کنند قبا را 
من همان شخص گنه کار من همان عاشق بیمار 
که همه روزم سه نوبت بکنم  شکر خدارا 
که علی بعد از محمد شد شفیع مومنینش 
که کند شفاعت از ما به خدا شاه و گدارا 
ته آن قبر دومتری دهمت پند که گویی 
همه دم علی علی را علی آن امام مارا 
علی ان نور نبوت علی آن شور شهادت 
علی ان شفای دلها بنگر کار خدارا 
علی  آن  عاشق شیدا به خداوند تعالی 
علی آن نور هدایت تو بخوان شیرخدارا 
علیرضا خیراندیش – آباده
 
گزارشگر : منیره خسروبیگ
کد مطلب : ۲۷۶۳۹
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما