این روزها که بهار روی دیگر هستی را به ما نشان داده است، باز هم کسانی هستند که بیدرنگ به لگدکوب هستی برآمده راه خویش میروند بیآنکه نگاهی به پیرامون خود داشته باشند یا به زیر پایشان بنگرند که هستی دارد از زیر ...
نوروز که میشود، زمین نفس تازه میکند و گیتی سر از خواب زمستانی مرگآلود بر میدارد و کمکم، جامهپیلههای سخت زمستانی را کنار میزد تا بر جوانهها به زندگی هستی، سلامتی دوباره سازند. سلام زندگی...
نوروز، هنگامهای است برای زنده شدن دوبارهی هستی؛ آنگاه که میبینی جوانههای سبز درختان و بوتهها و گلها پوسته سخت زمین سرد را برای رسیدن به گرمای خورشید، با تلاش بسیار میشکافند تا به جهان روشنی سلام کنند؛ یا ...
کتاب بیخویش، به سرگذشت آموزگار شهید مصطفی دیانتینسب، را از کودکی تا شهادت با ویژگی برجستۀ آشنایی با مردم کازرون در سالهای 1345 تا 1365 با نوشتاری داستانی، میپردازد.
با شنیدن این سخنان، نگاهی به خود انداختم و با آگاهی از تندرستیم، به سوی سنگر فرمانده گردان دویدم تا آمبولانس را پیدا کنم... نزدیک به ۸۰۰ متری امده بودم که احساس کردم دیگر پایم مرا یاری نمیکند... نگاهی به پاهایم ...
از نیمه بهمن که گذر کنیم، کمکم نسیم بهاری وزیدن میگیرد و کوه و دشت را با نوای خویش، مست میکند. زیباییهای مرده طبیعت، زنده میشوند و بر شاخسار درختان، شکوفههای زندگی میرویند.