۰
plusresetminus
به بهانه سالروز ولادت حضرت عیسی مسیح(ع)؛

از «مسیحیت تحریف شده» تا «مسیحیت راستین»؛ از «انجیل ساختگی» تا «انجیل حقیقی»/ چرا واتیکان از نقد «انجیل بَرنابا» هراس دارد؟

تاریخ انتشاريکشنبه ۵ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۴۲
انجیل برنابا علاوه بر 4 انجیل لوقا، مرقس، یوحنا و متی هم اکنون در دسترس عموم قرار دارد ولی مورد تایید کلیسا و واتیکان نیست و در واقع نمی تواند باشد!!
مسیحیت راستین
مسیحیت راستین
حافظ نیوز/ سرویس فرهنگی در زمانه ای که خشونت و تصلب بر روی زمین پراکنده شده بود و بدعت های گوناگون در دین حضرت موسی(ع) موجب ظلم و استیلای روحانیون به ظاهر مذهبی بر مردم شده بود خداوند متعال عیسی مسیح (ع) را برانگیخت. پیامبری که آمدنش در الواح موسی(ع) وعده داده شده بود و وجودش بر روی زمین نشانه آشکار معجزه الهی و رحمت و برکت برای آدمیان بود.
پیامبری که پس از سالها دعوت مردم به توحید و اقامه عدل و ترویج عطوفت و مهربانی، پیش از هزیمت و تصلیب به دست رومیان، به امر خدا به آسمان عروج کرد و روزی با مهدی آل محمد (ص) خواهد آمد و بر قیام او صحه خواهد گذاشت و خود یکی از بزرگترین یاران او خواهد بود...
 
چهره مخدوش شده پیامبری از جنس رحمت...
متاسفانه تصویری که از مسیح (ع) در انجیل ترسیم می شود، هیچگونه همخوانی با یک پیامبر ندارد، نه فقط او بلکه دیگر پیامبران نیز چنیند. از حضرت آدم و نوح گرفته تا داوود و سلیمان (علیهم السلام) هیچ کدام چهره واقعی یک پیامبر را در عهدین ندارند. پیامبران ترسیمی در عهدین اهل زنا و شراب و دسیسه چینی هستند (نعوذ بالله) و حتی نسبت به دیگر خلایق هم از نبوغ و تمایز عقلی برخوردار نیستند، اصلا معلوم نیست که خدا چرا اینها را به عنوان برگزیده به میان خلق فرستاده؛ در واقع آنها بیشتر به پادشاهان و مصلحان اجتماعی می مانند تا پیامبران خدا، پیامبر از منظر عقل و منطق باید برگزیده خدا از خلق باشد که به سوی خلق مبعوث می شود و منطقا خود او در انتخاب شدنش نقشی نداشته است (نمی توانسته اراده کند که پیامبر شود) و در انتخاب نفر بعد هم نقش ندارد.
با این همه متاسفانه شاهد وجود موارد متعددی در کتاب مقدس هستیم که انسان را ناگزیر می کند که در برابر حقیقت و منطق از یک سو و متون این کتاب از سوی دیگر یکی را برگزیند.
داوود (ع) در کتاب مقدس پادشاه مقتدری است که عاشق همسر یکی از فرماندهان سپاهش می شود (نعوذ بالله) و برای کشتن این فرمانده و تصاحب همسرش دسیسه چینی می کند و نهایتا وی را به کام مرگ می فرستد... نوح (ع) پیامبری است که اهل شراب و مستی است (نعوذ بالله) و یعقوب شخصی است که میراث نبوت را از برادرش می دزد و این چنین به جای او پیامبر می شود! و روزی که خدا در هیبت یک آدم به زمین هبوط می کند با وی کشتی گرفته و وی را شکست می دهد!
چگونه می توان باور کرد که این متون همه الهام از جانب خداوند متعال و روح القدس است؟ چگونه می توان در صحت این متون شک نکرد؟ بنابراین چگونه می توان به چهره ترسیم شده از مسیح (ع) در عهدین اعتماد کرد و سخنان نقل شده از او را کلمات و اقاریر او دانست؟
عهدین مقدس بسان دریایی از در و مروارید است که متاسفانه به دلیل توطئه برخی علمای یهود و زعمای بنی اسرائیل و برخی اسقف های خائن به مسیح (ع) طی هزاران سال آمیخته به لجن جهل و کثافات خرافه و تحریف شده است. به نحوی که حتی تناقضات آشکاری میان متون واقعی و متون تحریفی در عهدین به چشم می خورد.
به عنوان مثال عیسی مسیح (ع) در عهدین، پیامبری است از جانب خدا که هم شراب درست می کند و هم شراب می نوشد و هم به دیگران شراب می نوشاند! در حالی که در همین کتاب عهدین، در نُه قسمت مجزا ذکر شده است که خداوند متعال و پیامبرانش مردم را از میگساری و شراب نوشیدن منع می کنند! در جای دیگر مسیح (ع) پسر خدا و بلکه هم جنس از روح خدا معرفی می شود!
 
در جستجوی حقیقت (انجیل بَرنابا)
در حدود یک قرن پس از عروج عیسی (ع)، ده ها نسخه از اناجیل (انجیل های) مختلف در جامعه مسیحیت پدیدار شد که مورد استفاده گسترده کلیسا و روحانیون مسیحی و حتی مردم عادی قرار می گرفت. چرا؟ چون خود عیسی مسیح (ع) هیچگاه کتابی ننوشت و مکتوبی از خود بر جای نگذاشت و کلمات و اقاریر وی توسط حواریون او دهان به دهان نقل می گشت و بعضا آنها و شاگردانشان، اقدام به کتابت آنها می کردند. حال سوال اینجاست که چرا خود عیسی مسیح (ع) کتابت انجیل را بر خود مقرر نمی دانست؟ چون او فرستاده خداست و فرستاده خدا نمی تواند بر قول و اندیشه خود عمل نماید بلکه تنها مامور به انجام وظایف محوله الهی است. پس می توان نتیجه گرفت که کتاب آسمانی انجیل در واقع مجموعه ای از اقاریر و بیانات عیسی (ع) است که گویی بسان معجزاتی که از عیسی (ع) سر می زد و همه آیت حق بودند ولی محصور در حصار زمان، کتاب مقدس نیز معجزه جاویدان عیسی (ع) نمی تواند باشد چرا که اولا خود وی آن را تقریر نکرد و در ثانی بشارت ها و آئین خود را فصل الخطاب نبوت نمی دانست.
همانگونه که ذکر شد، اناجیل متعدد و مختلفی در طی سالها و قرن ها وجود داشته است که "انجیل بَرنابا" نیز یکی از این انجیل ها بوده است. به استناد مدارک تاریخی تا قرن پنجم میلادی، این انجیل نیز همانند دیگر اناجیل در دسترس بوده و از آن زمان به بعد و در پی جمع آوری همه اناجیل، این انجیل نیز از سطح کلیساها و دسترس مردم خارج شد و حتی نگهداری آن هم ممنوع اعلام شد و تنها 4 انجیل در دسترس عموم قرار گرفت. تا قرن اخیر، تنها نامی از این انجیل در آثار قدیمی و متون کهن باقی مانده بود در حالی که در طی همه این قرنها، نسخه های اصلی این انجیل در واتیکان موجود بوده و کلیسا تعمدا آن را از دسترس عموم خارج کرده بود. تا اینکه در حدود چند دهه پیش نسخه ای از این انجیل از کتابخانه پاپ سیکستوس پنجم به سرقت رفت و خبر کشف این انجیل جدید در جامعه مسیحیت واکنش های بسیار زیادی را برانگیخت. هم اکنون یگانه نسخه منتشر شده این انجیل که به خط و زبان رمی است در کتابخانه سلطنتی وین در اتریش نگهداری می شود.
این انجیل، علاوه بر 4 انجیل لوقا، مرقس، یوحنا و متی هم اکنون در دسترس عموم قرار دارد ولی مورد تایید کلیسا و واتیکان نیست و در واقع نمی تواند باشد!!
چرا که محتوای این انجیل تطابق عجیبی با قرآن کریم و حتی فقه شیعه دارد، گرچه نمی توان با قاطعیت منکر تحریف در آن شد اما چیزی که موجب تقویت ظن عدم تحریف می شود، از یک سو تطابق گسترده و یا عدم تضاد آیات این انجیل با آیات قرآن کریم و عقلانیت و از سوی دیگر تصریح یکی از حواریون حضرت مسیح (ع) به نام "بَرنابا" مبنی بر ماموریت یافتن او بر کتابت و جمع آوری بشارت های مسیح (ع) از جانب خود مسیح (ع) و حفاظت و نگهداری از آن است "فصل 221 آیه 1". در حالی که در اناجیل موجود دیگر چنین چیزی اساسا وجود نداشته و نویسندگان دیگر اناجیل داعیه ماموریت از طرف مسیح (ع) مبنی بر کتابت انجیل را نداشته اند.
در انجیل بَرنابا بر خلاف دیگر اناجیل، خبری از میگساری (بجز یک مورد در فصل 15 آیه 10 که البته نمی توان با قاطعیت گفت که مقصود از شرابی که ذکر شده، همین شراب مستی آور و حرام است ) و تثلیث نیست و بر انجام سنت ختان ( که در اسلام و آئین یهود وجود دارد اما مسیحیت امروزی به شدت آن را نفی می کند) تاکید شده است. در انجیل برنابا مسیح (ع) به صلیب کشیده نمی شود بلکه به آسمان عروج می کند و پس از زمانی که امر تصلیب وی بر مادرش مریم مقدس (س) و حواریون مشتبه می شود، در محلی بر آنها هبوط کرده و پیرامون عروجش و تبدیل صورت یهودا (حواری خائن) به صورت مسیح و اشتباه خلق در مورد تصلیب وی سخن می گوید "فصل 219 آیه 7 الی آخر  همچنین مطابقت با آیه قرآن کریم (و ماقتلوه و ماصلبوه و لکن شبه لهم)" در این انجیل به صراحت از پیامبر اسلام نام برده شده و بر نبوت وی اقرار شده است " فصل 44 آیه 19 الی 30"، در این انجیل مسیح (ع) برای پیامبر آخر الزمان که از نسل اسماعیل است "فصل 43 آیه 31" (یهودیان و مسیحیان بر طبق عهدین، معتقد به ادامه نبوت ابراهیم (ع) از طریق اسحاق (ع) هستند) دعا می کند و ادعا می کند که خداوند متعال اولین چیزی که خلق کرد، روان همین رسول بود! " فصل 43 آیه 10" و طبق گفته این انجیل مسیح (ع) این رسول را اشرف پیامبران می داند "فصل 44 آیه 31" و معتقد است دین وی همه عالم را خواهد گرفت "فصل 43 آیه 16 الی 19". در این انجیل بیان شده که هنگامی که مسیح، مرده ای را در اورشلیم به اذن خدا از درون قبر زنده کرد، توسط مردم خدا خوانده شد که می تواند زنده را بمیراند و مرده را زنده کند! پس نه خدا بودن خود را تایید کرد و نه بر پسر خدا بودنش تصریح! بلکه از خدا خوانده شدن خود توسط مردم بسیار ترسید و در حال زاری و شیون در جلوی چشم حواریون و مردم، به سجده افتاد و فریاد برآورد: ( بگیر مرا از جهان ای پروردگار! زیرا جهانیان دیوانه اند و نزدیک است که مرا خدا بخوانند... در حالی که شفای هر پیس و کور و مرده و ... تنها به دست توست) و بدین سبب، وی اساسا با تثلیث و فرزند خدا نامیده شدن بیگانه و مخالف است؛ یا در جای دیگری می فرماید: ( مگر نمی بینید که من هم بشری هستم همانند شما، پس خداست که شفا می دهد...) "فصل نوزده آیه 18  همچنین مطابقت با آیه 110 سوره کهف (قل انا بشر مثلکم) و همچنین آیه 80 سوره شعرا - ( و اذا مرضت فهو یشفین)" چنین اقراری از مسیح (ع) تنها در انجیل برنابا ذکر شده. در این انجیل، خداوند متعال یک وجود بی نظیر و بلاند است که هم مقتدر است و هم رئوف، زنده کننده و میراننده "فصل 29 آیه 31" هم عالم و آگاه است و هم داننده اسرار و غیب و هیچ برگی از درخت نمی ریزد مگر به خواست خدا "فصل 18 آیه 14 که با مطابقت دارد با آیه 59 سوره انعام (و ما تسقط من ورقه الا یعلمها)"
بر خلاف خدای معرفی شده در عهدین، یک خدای ساده لوح که از کرده خود و فعل خود پشیمان می شود نیست! "عهدین سفر پیدایش ماجرای هبوط حضرت آدم و تکلم خدا با نوح نبی"
لازم به ذکر است مرحوم آیت الله طالقانی، در مقدمه ترجمه فارسی کتاب انجیل بَرنابا مقاله ای به نگارش درآورده اند و در آن، ضمن برشمردن برخی موارد تطبیقی متون این انجیل با آیات و روایات، بر ادعایی که توسط کلیسای واتیکان طی قرن اخیر مطرح شد مبنی بر ساختگی بودن این انجیل توسط خود مسلمانان! خط بطلان کشیده و اثبات می کند که این انجیل اساسا نمی تواند ساخته و پرداخته مسلمین باشد! چه اینکه هم اکنون نیز قطعا نسخه هایی از این انجیل در واتیکان به صورت محرمانه نگهداری می شود و عالمان و متون شناسان مسیحی در واتیکان خود از صحت و سقم این انجیل مطلعند. اما چرا آن را نفی می کنند؟ در واقع بهتر است پرسیده شود که چرا نفی نکنند؟ تایید این انجیل و نشر آن سبب رویگردانی گسترده مسیحیان از آئین مسیحیت و تشرف آنها به اسلام را در پی خواهد داشت همانطور که حدود سه دهه پیش 3 تن از اسقف های مسیحی در واتیکان پس از پژوهش و تحقیق پیرامون این انجیل رسما به آئین اسلام گرویدند. چرا که در این انجیل صراحتا بیان شده که یکی از مهمترین اهداف نبوت مسیح (ع)، بشارت به پیامبر اسلام است...
 
 
کد مطلب : ۱۶۰۹۱
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما