۰
plusresetminus
دکتر سید مرتضی افقه :

با ساختار فعلی اقتصاد، دولت در اشتغالزایی و مهار تورم به جایی نمی رسد

تاریخ انتشارسه شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۵۰
دولت یازدهم مدعی است که تورم را تا حدود 13.8 کاهش داده است.
با ساختار فعلی اقتصاد، دولت در اشتغالزایی و مهار تورم به جایی نمی رسد
به گزارش "حافظ نیوز"،اگر تصمیم‌گیر اقتصادی بودم بدون شک ابتدا اوضاع تولید را سامان می‌دادم، وضع تولید خیلی خوب نیست. مرتضی افقه اقتصاددان و عضو هیئت‌علمی دانشگاه است. او در تحلیل عملکرد اقتصادی دولت یازدهم در بیش از 700 روز گذشته می‌گذرد معتقد است: "دولت یازدهم مدعی است که تورم را تا حدود 13.8 کاهش داده است. خب این ساده‌ترین کاری بود که دولت می‌توانست بکند و از ساده‌ترین ابزار یعنی کنترل شدید نقدینگی استفاده کرد. به نظرم دولت خیلی روی موانع کسب‌وکار، اقدامی انجام نداده است شاید اقدام عملی‌تر و بلندمدت‌تر این است که اگر قرار است تورم یا هزینه تولیدات کشور کاهش پیدا بکند باید فضای کسب‌وکار اصلاح شده و روی موانع ساختاری که تولید را دچار مشکل کرده است تمرکز بیشتری کنیم. تا اینکه صرفاً از طریق کنترل نقدینگی تورم را کاهش دهیم. به گزارش "شهر سب"  وی در گفتگوی تفصیلی با برهان ادامه می‌دهد: من معتقدم دولت نمی‌تواند تورم را بیش از این کاهش دهد. اگر هم بتواند باید هزینه بسیار زیادی را تقبل کند. چون ادامه روش فعلی باعث دامن زدن به رکود بیشتر خواهد شد که قطعاً برای کشور هزینه بیشتری نسبت به بالا بودن تورم دارد....
 
 
آقای دکترافقه! اگر اجازه بدهید برخی از شاخص‌های اقتصادی را به‌صورت مجزا مورد بررسی قرار دهیم. در مورد نرخ تورم که جنابعالی نیز به آن اشاره داشتید. به نظرتان مهم‌ترین اقدام اقتصادی دولت در کنترل نرخ تورم چه بود؟ آیا اگر مدیریت کشور توسط دولت قبل نیز ادامه می‌یافت براساس مقتضیات زمانی نرخ تورم کاهش می‌یافت؟ مثلاً برخی دوران سازندگی را مثال زده و می‌گویند: در آن سال‌ها تورم 49 درصدی صرفاً با گذشت زمان و شرایط روانی جامعه و بدون تغییر سیاست‌های اقتصادی دولت کاهش یافت؟
 
من معتقدم اگر دولت قبل با همان روند موجود وضعیت را ادامه می‌داد نه‌تنها تورم کاهش نمی‌یافت چه‌بسا بیشتر هم می‌شد. که البته این افزایش نیز بیشتر از طریق آثار روانی تورم بود اما به‌هرحال با ورود دولت یازدهم دو اقدام صورت گرفت. یکی شعارهای سیاسی و تعدیل روابط بین‌المللی و دیگری بحث نقدینگی بود. حتی در دوره ریاست جمهوری آقای رفسنجانی، وی پس از مدتی جاه‌طلبی‌های اقتصاددان‌های همراهش را تعدیل کرد. آن‌ها اول مدعی بودند که با المان‌های اقتصادی می‌توانند تورم را کنترل کنند اما وقتی آقای رفسنجانی دیدند که چنین موضوعی عملی نمی‌شود از روش‌های خود کوتاه آمدند. به نظرم کاهش تورم در آن سال‌ها صرفاً بر اساس شرایط زمانی نبوده است بلکه بعد از شکست سیاست‌های اقتصادی، این سیاست‌ها تا حدود زیادی توسط رئیس دولت تغییر کردند. بنابراین من فکر می‌کنم ورود دولت یازدهم باعث آرام‌تر شدن جو روانی و ایجاد تعدیل در تقاضاها و انتظارات شد.
 
اگر دولت یازدهم با همین روش و اعمال سیاست‌های انقباضی پیش برود به نظرتان با ساختار فعلی اقتصاد ایران، امکان تک‌رقمی شدن تورم وجود دارد؟
 
نه، من معتقدم دولت نمی‌تواند تورم را بیش از این کاهش دهد. اگر هم بتواند باید هزینه بسیار زیادی را تقبل کند. چون ادامه روش فعلی باعث دامن زدن به رکود بیشتر خواهد شد که قطعاً برای کشور هزینه بیشتری نسبت به بالا بودن تورم دارد. مشکل مابقی تورم موجود در کشور بهبود و اصلاح ساختارهاست که به زمان احتیاج دارد. البته این کار از عهده دولت به‌تنهایی برنمی‌آید. چون بخشی از این ساختارها در قوای دیگر هستند وباید به‌صورت مجموعه با همکاری بخش‌های مختلف حاکمیت صورت بگیرد. من بعید می‌دانم تورم به این سادگی‌ها از مقدار فعلی کمترشود.
 
طبق آمارها رشد اقتصادی در دو سال اخیر مثبت بوده است. سؤال این است که چرا این افزایش رشد اقتصادی توسط فعالان اقتصادی محسوس نیست و این فعالان همچنان معتقدند: در کشور رکود شدیدی وجود دارد؟
 
یک بحث طولانی و چند دهه‌ای در ادبیات اقتصاد، رابطه رشد با توزیع درآمد و کاهش فقر است. تا دهه 70 فکر می‌کردند رشداقتصادی خودبه‌خود می‌تواند بر فقر و توزیع نابرابر تأثیر مثبت بگذارد ولی خب سال‌هاست این بحث‌ها وارد ادبیات شده است. متأسفانه در ایران هنوز خیلی جدی روی آن بحث نشده است. به نظر من رشد به‌خودی‌خود قابل پز دادن و تفاخر نیست، چون ممکن است ما در صنایع بزرگ و دولتی، رشد داشته باشیم، درحالی‌که این صنایع تکنولوژی‌های سرمایه‌بر دارند. این نوع رشد به نظر من نه‌تنها مثبت نیست بلکه موجب تلاطم بیشتر و تولید نابرابرتر ثروت می‌شود. رشدی که الآن اتفاق افتاده اکثراً در واحدهای بزرگی است که عمدتاً تکنولوژی‌های سرمایه‌بر و اتوماتیک دارند و اشتغال کمتری هم ایجاد می‌کنند. حالا بعضی‌ها معتقدند در امواج بعدی، این رشد به سمت صنایع اشتغال‌زا حرکت خواهد کرد ولی باز نیاز به تدبیر وجود دارد. برخلاف آن‌هایی که فکر می‌کنند اگر ما تلاش و تمرکز خودمان را روی رشد بگذاریم خودبه‌خود توزیع درآمد بهتر و فقر کاهش می‌یابد من با این نظر موافق نیستم. بلکه به نظر من رشد تا هدایت شده و از طریق واحدهای کوچک و صنایع اشتغال‌زا نباشد رشدهایی که به‌صورت کور و غیر هدفمند ایجاد می‌شود خیلی تأثیرگذار نیست. لذا این موضوع که این رشد به واحدهای کوچک وارد نشده است باعث می‌شود برای مردم و فعالان خرد اقتصادی ملموس نباشد.
 
عده‌ای معتقدند یارانه حق نیست بلکه کمکی است که دولت به برخی از مردم می‌کند برای همین بهتر است به‌جای شناسایی قشر ثروتمند، قشر فقیر جامعه را شناسایی کنیم تا فقط به این گروه یارانه تعلق بگیرد. به نظرتان این ایده امکان عملیاتی شدن دارد؟
 
دولت در حال حاضر توان شناسایی افراد فقیر در حد کمیته امداد و بهزیستی را داراست اما با سیاست‌هایی که در یک دهه گذشته انجام شد و عده زیادی ریزش کردند تعداد فقرا از این محدوده بیشتر شده است. در همه کشورهای دنیا وظیفه دولت تعدیل نابرابری‌ها و بهبود توزیع درآمدهاست. حتی کشورهای سرمایه‌داری هم الآن به‌صورت قدرتمند وارد شده و از ثروتمندان مالیات کلان می‌گیرند و به کم‌درآمدها یارانه‌های بیشتری می‌دهند. من خودم زمانی که در انگلستان بودم به‌وضوح این موضوع را از نزدیک دیده‌ام. تقریباً می‌توان گفت الآن دولت‌ها درکل کشورهای اروپای غربی به‌صورت قدرتمند به مردم یارانه می‌دهند حالا اینکه یارانه حق است یا کمک، به‌هرحال دولت‌ها برای جلوگیری از تنش‌های سیاسی و اجتماعی یا به‌هرحال حقی که مردم به گردن حکومت دارند ضرورت دارد که وارد شوند و از پولدارها مالیات بگیرد. البته مالیات با پول نفت متفاوت است این نکته‌ای است که باید به آن دقت کرد پول نفت متعلق به همه است. اما یارانه مالیاتی است که از پولدارها گرفته و بین کم‌درآمدها توزیع می‌شود. این شاید بعضی‌ها را به‌اشتباه می‌اندازد.
 
آقای دکتر! اگر با حذف چند دهک از ثروتمندان مقداری از منابع کشور آزاد شود بهتر است این منابع به چه روشی بین دهک‌های پایینی جامعه توزیع شود؟ آیا همچنان روش پرداخت نقدی ادامه یابد؟
 
چون تقاضای افراد کم‌درآمد با افراد پولدار متفاوت است ممکن است تقاضا برای برخی از کالاها افزایش یابد. اتفاقاً بعضاً در ادبیات توسعه می‌گویند: چون تقاضای افراد نیازمند عمدتاً کالاهای ساخت داخل است همین مسئله می‌تواند به رونق اقتصادی منجر شود بنابراین خود این نقدینگی مناسب است اما دولت می‌تواند بخش‌هایی از یارانه را به‌صورت یارانه به‌خصوص مانند بهداشت و آموزش که می‌تواند به اشتغال آتی این افراد کم‌درآمد کمک کند پرداخت نماید. یعنی تا آنجا که می‌تواند بهداشت را رایگان کند تا طبقات کم‌درآمد به لحاظ جسمی آمادگی پیدا کنند که در آینده در فرآیند توسعه بهتر ظاهر شوند یا با کمک به آموزش رایگان بچه‌های این افراد صاحب تخصص شوند و بتوانند در فرآیند توسعه خودشان صاحب درآمد شوند تا در سال‌های بعد با توانمندسازی افراد میزان پرداخت یارانه‌ها به حداقل برسد.
 
اگر جنابعالی تصمیم‌گیرنده اقتصادی کشور بودید با توجه به شرایط امروز کشور چه اولویت‌هایی را برای اقتصاد ایران قائل بودید؟
 
تولید، محور حل مشکلات اقتصادی است. بنابراین تمرکز دولت باید روی تولید باشد اما فعلاً در کوتاه‌مدت باید سیاست‌ها را به‌گونه‌ای تنظیم کرد که بخش‌های تولیدی به سمت تولید با تکنیک‌های کاربرتر بروند. لذا معتقدم باید با خشونت تمام موانع تولید را برداشت و هر سیاست و اقدام مثبتی در جهت تولید را حمایت کرد.
 
 
کد مطلب : ۱۶۳۵۲
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما