۰
plusresetminus

آیا ترامپ و تیمش هژمونی و برتری منطقه ای ایران را پذیرفته اند؟

تاریخ انتشاردوشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۲۹
کارشناسان سیاسی معتقدند یکی از اهداف دونالد ترامپ برای سفر به منطقه‌ی غرب آسیا و شمال آفریقا، از بین بردن هژمونی ایران در سطح منطقه‌ای و تبدیل ایران به بازیگری متوازن با سایر بازیگران موجود در منطقه‌ی غرب آسیا و شمال آفریقا بوده است.
آیا ترامپ و تیمش هژمونی و برتری منطقه ای ایران را پذیرفته اند؟
به گزارش "حافظ نیوز"،کارشناسان سیاسی معتقدند یکی از اهداف دونالد ترامپ برای سفر به منطقه‌ی غرب آسیا و شمال آفریقا، از بین بردن هژمونی ایران در سطح منطقه‌ای و تبدیل ایران به بازیگری متوازن با سایر بازیگران موجود در منطقه‌ی غرب آسیا و شمال آفریقا بوده است. عبارت از بین بردن هژمونی ایران را وزیر خارجه‌ی آمریکا یعنی رکس تیلرسون نیز بر زبان آورد و اظهار داشت که آمریکا به‌دنبال ایجاد ائتلافی برای از بین بردن هژمونی ایران در سطح منطقه‌ای است. اما این هژمونی ایران در سطح منطقه‌ای چه شاخص‌هایی دارد که تا این حد مقامات سعودی، صهیونیستی و آمریکایی را دچار التهاب کرده است. در این یادداشت به برخی از شاخص‌های این هژمونی منطقه‌ای ایران اشاره خواهیم کرد.
1. تعیین‌کنندگی استراتژیک و حل و رفع مشکلات منطقه‌ی غرب آسیا
یکی از فاکتورهای بی‌بدیل هژمونی ایران در سطح منطقه‌ای را بایستی در نقش تعیین‌کننده یا به تعبیر شفاف‌تر تمام‌کننده‌ی ایران در حل و رفع مشکلات منطقه‌ی غرب آسیا و شمال آفریقا دانست. تقریباً هیچ مشکلی در منطقه بدون حضور ایران حل نمی‌شود. نگاهی به نقش آمریکایی‌ها در منطقه طی چند دهه‌ی اخیر بیشتر به فهم این گزاره کمک خواهد کرد.
2. نقش تعیین‌کننده‌ی ایران در شکل‌دهی به فضای سیاسی منطقه
یکی دیگر از شاخص‌های هژمونیک ایران در منطقه، به مسائل فرهنگی برمی‌گردد. ایدئولوژی انقلاب اسلامی نیز مشوق اصلی این موضوع است.
تقریباً در تمام کشورهای منطقه رنگ‌وبویی از ایدئولوژی انقلاب اسلامی (تفاوت‌هایی در میزان تأثیرگذاری وجود دارد) به وجود آمده است. این موضوع نشان‌دهنده‌ی این است که ایدئولوژی ایران متناسب با شرایط محلی و بومی کشورهای منطقه بوده است.
به‌واسطه‌ی دینی بودن بیشتر مطالبات مردم در منطقه (چه در بیداری اسلامی سال‌های 2011 به بعد و چه در خواسته‌هایی که بعد از بیداری اسلامی به منصه‌ی ظهور رسیده است)، این موضوع ثابت شده است که مردم منطقه به‌دنبال مدل فرهنگی و ایدئولوژیکی شبیه به آن چیزی هستند که در ایران در حال عملی شدن است. مردم‌سالاری دینی در ایران که نمود آن را در انتخابات‌ها و مدل حکمرانی ایرانی‌ها می‌بینیم، شاهد مثال این مدل است.
3. نقش بی‌بدیل در جریان‌سازی اجتماعی
یکی دیگر از شاخص‌های هژمونیک ایران در سطح منطقه‌ای، ایجاد موج اجتماعی در منطقه است. جمهوری اسلامی به دلیل ماهیت خود، به‌واسطه‌ی فهم خواست عمومی و مطالبات حداکثری مردم منطقه توان فهم جریان‌های اجتماعی و متعاقباً جریان‌سازی اجتماعی را نیز دارد. یکی از مهم‌ترین نمودهای این موضوع را می‌توان در شکل‌گیری نهضت مخالفت با تروریسم در مردم منطقه دید. حشدالشعبی عراق، حزب‌ا... لبنان و انصارا... یمن نمودهای این برگرفتن از الگوی جریان‌ساز اجتماعی ایران در سطح منطقه‌ای بوده‌اند.  زمانی که حزب‌ا... لبنان به وجود آمد، تقریباً هیچ گروه اسلامی مبارزه با تروریسم دولتی وجود نداشت که بتواند در مقابل رژیم صهیونیستی عرض اندام کرده و آن را تهدید به نابودی کند تا پیش از این چندین جنگ بین کشورهای ملی‌گرای عربی با رژیم صهیونیستی به وجود آمده بود که به‌طور کامل بازنده‌ی آن اعراب بوده‌اند، انصارا... یمن نیز تا اینجای کار نشان داده رسم مقاومت در برابر متجاوز را به خوبی آموخته است.  بنابراین، می توان نتیجه گرفت مزیت نسبی جمهوری اسلامی در منطقه‌ی پرآشوب غرب آسیا، همین مسئله‌ی جریان‌سازی اجتماعی است که اتفاقاً با انتفاع مردم منطقه و حاکمیت‌های موجود در منطقه به پایان رسیده است.
تهیه و تنظیم: محمد هادی صفایی
کد مطلب : ۱۶۹۷۱
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما