۰
plusresetminus
آگاهانه انتخاب کنیم(1)- گفتگوی تفصیلی «حافظ نیوز» با دکتر حسین نجابت

ضعف در مدیریت منابع انسانی، عامل عقب ماندگی شیراز و فارس بوده است/ انشقاق درونی مانع شکوفا شدن ظرفیت های اصولگرایان شده است/ آقای لاریجانی بدعت بدی در مجلس نهم بر جای گذاشت/ خوش بینی به آمریکا اشتباه است

تاریخ انتشارپنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۳۶
دکتر حسین نجابت گفت: در شیوه معرفی ظرفیت های فارس به کشور نیز مشکلات عدیده ای وجود دارد.
حسین نجابت
حسین نجابت
اشاره: بررسی علل عقب ماندگی استان فارس در عرصه های گوناگون و راهکار جبران این عقب ماندگی ها، سبب شد با دکتر حسین نجابت نامزده دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه شیراز به گفتگو بنشینیم. این نماینده شیرازی خانه ملت، در ادامه به سوالات ما پیرامون چرایی عدم انسجام و کارامدی لازم در مجلس نهم نیز پاسخ داد.
خاطر نشان می شود دکتر حسین نجابت دارای دکتری فیزیک هسته‌ای از دانشگاه دورهام انگلستان و نمایندۀ تهران در دوره‌های هفتم، هشتم و نهم در مجلس شورای اسلامی است.
وی همچنین عضو هیئت امناء فرهنگستان علوم اسلامی قم و عضو هیئت موسس موسسه مفید قم و مشاور سیاسی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است و در کارنامه وی، به موارد دیگری چون قائم مقامی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی و عضو هیئت رئیسه مجلس نیز می توان اشاره کرد.
در ادامه گفتگوی جذاب
”حافظ نیوز“ با دکتر حسین نجابت را می خوانید:

استان فارس علیرغم داشتن ظرفیت های فراوان، با آسیب ها و کمبودهای فراوانی در حوزه های گوناگون مواجه است به نحوی که بین آنچه که فارس می تواند باشد با آنچه که هست، تفاوت های بسیاری وجود دارد. به نظر شما، علل عقب ماندگی فارس در بسیاری از عرصه ها چیست؟
در این باره، باید نخست ظرفیت های موجود در استان فارس را شناسایی کنیم و سپس در قیاس با دیگر استانها، قضاوت کنیم که آیا فارس در عرصه های گوناگون با عدم پیشرفت مناسب و عقب ماندگی مواجه است یا خیر؛ و یا به تعبیری دیگر آیا ظرفیت های بالقوه استان فارس در عرصه های گوناگون شکوفا شده است یا خیر.
نخستین ظرفیت مهم موجود در استان فارس، نیروی انسانی متعهد و کارامد است به نحوی که می توان ادعا نمود فارس، از این جهت در قله ایستاده است که این امر خود شاخص بسیار مهمی محسوب می شود.  شهر شیراز از دیرباز
نیروی انسانی کارامد و بسیار غنی در فارس وجود دارد اما به عقیده من از این نیروی انسانی در فارس به درستی بهره گرفته نمی شود.
از وجود دانشگاه هایی بهره می برد که بدون تردید جزء برجسته ترین دانشگاه های کشور بوده اند. از طرفی، در حوزه علوم پزشکی نیز فارس از دهه های پیش در این حوزه حرف های بسیاری برای گفتن داشه و حوزه علوم پزشکی و پیوند اعضاء، دانشگاه علوم پزشکی شیراز در کشور سرامد بوده است.

در حوزه های گوناگون دیگر نیز فارس در پیشینه خود چهره ها و مشاهیر متعدد دینی، فرهنگی، ادبی و علمی را به خود دیده است. بنابراین نیروی انسانی کارامد و بسیار غنی در فارس وجود دارد اما به عقیده من از این نیروی انسانی در فارس به درستی بهره گرفته نمی شود. لذا اولین نکته در بررسی علل عقب ماندگی فارس این است که در استان فارس نتوانسته ایم نیروی انسانی تربیت یافته و متعهد را در موضع عمل به درستی به کار گیریم.
از سوی دیگر، منابع مختلف طبیعی نیز در فارس به وفور یا فت می شود. استان ما اولین منبع تولید گندم در کشور است و تنوع محصولات باغی و تنوع کم نظیر آب و هوایی و اقلیمی، مزیت دیگری برای استان فارس محسوب می شود.
علاوه بر این، از دیرباز فارس به عنوان قطب الکترونیک کشور شناخته و نامگذاری شده است. اما متاسفانه مسئولان استان در دوره های گوناگون نتوانسته اند از این امکانات به درستی بهره گیرند و متاسفانه بسیاری از ظرفیت های صنعتی استان بلا استفاده مانده و یا با رکود مواجه شده است.
بنابراین، به عنوان یک راهکار باید نخست به موانع عدم بهره گیری و بکارگیری صحیح منابع و ظرفیت های فارس توجه کرد.
یکی از این موانع مهم، در حوزه مدیریت نیروی انسانی رخ می دهد؛ مدیریت نیروی انسانی در استان فارس طی سالیان گذشته منسجم نبوده که این امر ناشی از تنوع در مدیریت کلان کشور نیز بوده است. فارغ از اینکه بخواهیم عملکرد استاندار های پیشین در فارس را نقد کنیم، همینکه در طول پنج سال، چهار الی پنج استاندار به فارس می آیند و می روند، خود نشان می دهد فارس از مسئله عدم ثبات مدیریت  که عدم ثبات در برنامه ریزی نیز از نتایج آن است رنج می برد.
از طرفی، گاهی فقدان فصل الخطاب ها و محورهایی که بتوانند مقدمات پیشرفت امور لازم در زمینه های گوناگون را فراهم کنند
یکی از این موانع مهم، در حوزه مدیریت نیروی انسانی رخ می دهد؛ مدیریت نیروی انسانی در استان فارس طی سالیان گذشته منسجم نبوده که این امر ناشی از تنوع در مدیریت کلان کشور نیز بوده است.
و موانع را از پیش رو بردارند، در بسیاری از مواقع در این استان احساس می شود که خود این مسئله نیز مانع بسیار بزرگی بر سر راه پیشرفت استان است. در عین حال معتقدم اگر موانع پیش روی تعالی و پیشرفت از سر راه فارس برداشته شود، آنگاه توسعه استان در عرصه های گوناگون با رشد و شتاب مواجه خواهد شد.

از سوی دیگر، باید به ظرفیت های توسعه و رشد در استان فارس نیز اشاره کرد. در شهر شیراز به عنوان سومین حرم اهل بیت (ع) بحث گردشگری مذهبی می تواند به عنوان یکی از راهکارهای توسعه در عرصه های مختلف بیش از پیش مد نظر قرار گیرد چرا که این امر علاوه بر افزایش سرمایه معنوی در شهر و جامعه، موجب رونق اشتغال در بسیاری از عرصه ها و ارز آوری برای کشور و تولید ثروت نیز خواهد شد. اما تحقق این مسئله نیازمند برنامه ریزی دقیق و اسنجام در پیشبرد امور مختلف است. بنابراین اگر مراکز جذب گردشگر اگر ساماندهی شود به ظرفیت های چند برابری در بسیاری از عرصه ها دست خواهیم یافت.
علاوه بر این، در شیوه معرفی ظرفیت های فارس به کشور نیز مشکلات عدیده ای وجود دارد. بنابراین، ظرفیت های استان فارس باید برای مسئولین و آحاد ملت دقیق تر و منسجم تر معرفی شود چرا که در بسیاری از استانهای همجوار، با معرفی مناسب ظرفیتهای استان شاهد بهره گیری و جذب سرمایه های بسیار زیاد هستیم.
از طرفی، هم اکنون عده بسیاری از مردم فارس به ویژه در جنوب این استان، با کشورهای حاشیه خلیج فارس مبادلات تجاری و بازرگانی مطلوبی دارند که اگر این ظرفیت در اقتصاد کلان استان نیز دیده و به کار گرفته شود، قطعا خود موجب تحولات چشمگیری خواهد شد.

طی یک سال اخیر فضای سیاسی فارس به ویژه دانشگاه های شیراز دوران پر التهابی را پشت سر گذاشت به نظر شما چه عواملی سبب می شود که بر خلاف بسیاری دیگر از استانها که در این مدت با آرامش نسبی همراه بودند، این استان تا این اندازه مستعد التهابات سیاسی باشد؟
من معتقد نیستم که فارس و شهر شیراز یک استان و یا یک شهر پر التهاب به لحاظ سیاسی و یا اجتماعی است. در این زمینه باید به چند نکته توجه کرد: نخست آنکه شهر شیراز از نظر فرهنگی همواره در کل کشور تاثیرگذار بوده و هست. ممکن است کسانی که نخست به شیراز وارد می شوند احساس کنند یک آزادی و ولنگاری فرهنگی وجود
گاهی فقدان فصل الخطاب ها و محورهایی که بتوانند مقدمات پیشرفت امور لازم در زمینه های گوناگون را فراهم کنند و موانع را از پیش رو بردارند، در بسیاری از مواقع در این استان احساس می شود.
دارد اما سابقه تاریخی نشان داده است این قبیل جریانات و افراد، مغلوب و جذب فرهنگ حاکم بر شیراز و فارس خواهند شد. لذا یکی از ویژگی های مهم شهر شیراز، پیشاهنگی در تحرکات و تحولات فرهنگی است. بنابراین یک ناظر خارجی از بیرون از استان، هیچگاه این التهابات را مشاهده نمی کند.

اما این مسائل که شما از آن با تعبیر التهاب یاد می کنید، تا حدی نیز به روحیه مردم شیراز باز می گردد چرا که مردم شیراز همواره آماده شنیدن نظرات و دیدگاه های گوناگون در عرصه های مختلف بوده اند. حال اگر این مسئله، به خوبی مدیریت شود نشاط سیاسی و فرهنگی را به همراه خود به ارمغان می آورد  اما اگر این قبیل اتفاقات، به درستی مدیریت نشوند حاصلی جز خسران و تخریب وجهه فرهنگی این شهر به دنبال نخواهد داشت. در سالهای قبل از پیروزی انقلاب شاهد بروز تظاهرات های سراسری علیه رژیم گذشته بودیم که در نتیجه آن، در شهرهای مختلف حکومت نظامی اعلام شد. همزمان در ده شهر کشور حکوکت نظامی اعلام شد که سه شهر آن به نام های شیراز، کازرون و جهرم در استان فارس بود. این مسئله نشان می دهد فارس در تکوین تحول بسیار عظیم فرهنگی که در کشور اتفاق افتاده، تا چه حد تاثیرگذار بوده است. اما متاسفانه در سالهای اخیر، شاهدیم از یک فضای بیرونی و اپوزسیونی، تلاش می شود فضای حاکم بر استان فارس یک فضای غیر فرهنگی، بی تفاوتی و در برخی از مواقع، یک فضای ملتهب نشان داده شود که این مسئله، هوشیاری بیش از پیش مسئولان و رسانه ها را نیز می طلبد.
بنابراین اگر تضارب ارا و مباحثه در سطح دانشگاه ها و محافل اکادمیک به درستی مدیریت شود، قطعا جای نگرانی نخواهد بود اما اگر این فضا به درستی مدیریت نشود و به مسائل جزیی و بدون اولویت داخلی یک شهر یا مسائل قومیتی و غیره تبدیل شود قطعا مخرب خواهد بود.
این التهابات در شهرهای گوناگون معمولا به دلیل فقدان یک مرجع حل اختلاف و منازعه که همه آن را به عنوان یک داور قبول داشته باشند رخ می دهد بنابراین، این مساله یک عامل نگرانی است.
اما فارغ از تهدیدهای موجود این امکان وجود دارد که استان فارس در بسیاری از عرصه ها در سطح کشور و حتی منطقه،پیشرو باشد که از ان جمله می توان به مبحث اقتصاد مقاومتی و سیاست خارجه اشاره کرد.
در کشور ما هر زمان وارد حوزه
اگر تضارب ارا و مباحثه در سطح دانشگاه ها و محافل اکادمیک به درستی مدیریت شود، قطعا جای نگرانی نخواهد بود
های بین المللی شده ایم و تلاش کرده ایم تا از ظرفیت های بین المللی بهره گیریم، به موفقیت رسیده ایم.به عنوان مثال، دانشگاه علوم پزشکی شیراز در بحث پیوند اعضا یا چشم پزشکی در سطح منطقه حرف های جدی برای گفتن دارد و توریسم پزشکی، علاوه بر رونق شاخه های گوناگون علم پزشکی در شیراز و کشور، موجب رونق گردشگری و ارز آوری به داخل کشور نیز شده است. وجود پایگاه استنادی جهان اسلام در شیراز نیز ظرفیت مهم دیگری است که نشان می دهد شیراز تا چه اندازه ظرفیت های بین المللی داشته که می تواند بیش از هر زمان دیگری بهره گیرد. از طرفی از در حوزه های اجتماعی و دینی، شیراز از معدود شهرهایی در کشور است که در طول تاریخ در مقاطع بسیاری از وجود یک مرجع تقلید مقیم بهره می برده و در برخی از موارد این مراجع سهم بسزایی در تحولات سیاسی کشور و بیداری مردم ایفا کرده اند.
بنابراین اگر شهر شیراز و استان فارس از یک مدیریت منسجم و نظام مند بهره ببرد و مردم نیز یک مرجع را به عنوان داور حل اختلاف بپذیرند، اختلافات به حداقل خواهند رسید و زمینه های رشد در استان بیش از پیش فراهم می شود. بنابراین در مصدر امور باید اشخاصی قرار گیرند که بتوانند مسائل اصلی و اولویت های مهم را تشخیص دهند و از پرداختن به مسائل جزئی و اختلاف برانگیز اجتناب کنند.

بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند ظرفیت های اصول گرایانه در مجلس نهم، در بسیاری از عرصه ها تحقق نیافته و این مجلس با توجه به خاستگاه اصول گرایی خود، می توانست نقش بهتر و سازنده تری در چهار سال گذشته ایفا کند. از سوی دیگر، انتقاداتی نیز علیه این مجلس وجود دارد که چرا در بحث برجام، نتوانست الزامات لازم را به صورت دقیق تبیین کند. در این باره چه نظری دارید ؟
در تحلیل شرایط حاکمبر مجلس نهم و عملکرد آن باید جانب انصاف و حق رعایت شود. این مجلس دارای نقاط مثبت فراوانی بودکه از آن جمله می توان به بحث سیاست خارجی مجلس که مسئله برجام نیز بخشی از آن بود اشاره کرد.
مجلس نهم مجلسی بود که در ابتدای راه خود بیش از 200 نماینده اصول گرا به وجود آورد. تشکیل یک فراکسیون
اگر در مجلس نهم، کل اصول گرایان تنها در یک طیف قرار می گرفتند و همانند اصلاح طلبان که در این گونه مواقع، اتحاد خود را حفظ می کنند، تنها یک فراکسیون تشکیل می شد، کارآمدی و بازدهی این مجلس به مراتب بیشتر می توانست باشد.
مستقل تحت عنوان رهروان ولایت توسط علی لاریجانی به موازات فراکسیون اصول گرایان که در خود، حتی اصلاح طلبان و برخی مستقلها را نیز می دید، عاملی بود که سبب چند دستگی و تشتت در میان نمایندگان مردم شد که در ادامه عمر مجلس نهم، در مواقع بسیار و بزنگاه های مهم این اختلاف به وجود آمده، اثرات تخریبی خود را بیش از پیش نمایان کرد.
این در حالی است که ما معتقدیم اگر در مجلس نهم، کل اصول گرایان تنها در یک طیف قرار می گرفتند و همانند اصلاح طلبان که در این گونه مواقع، اتحاد خود را حفظ می کنند، تنها یک فراکسیون تشکیل می شد، کارآمدی و بازدهی این مجلس به مراتب بیشتر می توانست باشد. بنابراین، به نظر بنده مجلس نهم از آغازین روزهای تولد خود با رقابت درونی اصول گرایان و حواشی سیاسی و انشقاق و چند دستگی همراه بود که این امر سبب شد مجلس نهم نتواند به حداکثر ظرفیت های ممکن برسد.
اما در بحث برجام که اشاره کردید، این دو فراکسیون سعی داشتند تا منافع نظام را تامین کنند. در این بین علی رقم هدف مشترک طبیعتا دو دیدگاه وجود داشت که معتقد بود کشور باید مقتدرانه در برابر 5+1 بایستد و با برجام و توافق احتمالی، با توجه به سابقه عهد شکنی آمریکا خوش بینانه برخورد نکند. بنابراین کمیسیونی که تحت عنوان کمیسیون برجام بر همین اساس شکل گرفت، توانست سهم بسزایی در جلوگیری از انحرافات احتمالی در مسئله برجام داشته باشد. به ویژه آنکه مباحث طرح شده در این کمیسیون، از طریق رسانه ملی نیز به گوش مردم رسید و سبب شد مردم در جریان بسیاری از امورقرار گیرند.
بنابراین اصولگرایان در مجلس نهم، معتقد بودند ایران باید به مذاکره ادامه دهد اما در چارچوب اصول و خطوط قرمز تبیین شده از سوی رهبری، و بدون آنکه نسبت به طرف غربی به ویژه آمریکا خوش بینی وجود داشته باشد. هم اکنون نیز در مسائل به وجود آمده در دوران پسابرجام نیز اهمیت این مسائل و حساسیت های به وجود آمده بیش از پیش حقانیت خود را اثبات کرده است. در خصوص الزامات برجام نیز پس از بیانات روشنگرانه رهبر انقلاب، کمسیون برجام مجلس به افق روشنی دست یافتکه بر آن اساس، توانست بسیاری از الزامات را به درستی تشخیص و تبیین کند اما همانگونه که اشاره شد، انشقاق درونی اصول گراین در ادامه مانع از این رشد که حداکثر ظرفیت های موجود در این عرصه، به درستی بهره گیری شود.
 
کد مطلب : ۱۳۱۷۹
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما