۰
plusresetminus

آنچه در پس خیمه شب بازی های رجوی و دار و دسته اش می‌گذرد

تاریخ انتشاريکشنبه ۱۱ تير ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۳۰
نشست سالیانه گروهک منافقین به سرپرستی مریم رجوی شب گذشته در حالی در پاریس برگزار شد که حضور مقامات و چهره هایی از کشورهای عربی و آمریکا در این نشست ماهیت واقعی آن را بیش از گذشته مشخص میسازد. دار و دسته مریم رجوی که هرساله این خیمه شب بازی را فرصتی برای تلاش های مذبوحانه خود در راستای تخریب چهره ایران میبینند، شب گذشته بار دیگر نمایش خود را اجرا کردند تا آنچه در پس همه اینها میگذرد را بار دیگر به عیان اظهار کنند.
آنچه در پس خیمه شب بازی های رجوی و دار و دسته اش می‌گذرد
به گزارش "حافظ نیوز"،شاید سخن گفتن از این نشست و سخنانی که در آن بیان میشود، بزرگ کردن و اهمیت دادن به یک موضوع بی اهمیت و بی ارزش باشد که اکنون برای چند سالی است تکرار میشود. اما آنچه باعث میشود در این باب سخن گفته شود، همه آن چیزی است که در پشت پرده داستان در جریان است و بیان آن خالی از لطف نیست.
حضور اشخاصی مانند جان بولتون، رودی جولیانی، ترکی فیصل و سایر چهره های تندروی سیاست در فضای بین الملل که برای اغلب آشنایان به این حوزه، شناخته شده هستند، و سخنرانی های آن ها علیه ایران البته چیز تازه ای نیست. دار و دسته مریم رجوی که برای چندین سال در دوره باراک اوباما به شدت از سوی نهادهای اجرایی و سیاستگذاری در آمریکا ترد شده بودند، اکنون با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و تند شدن سیاست های عربستان در قبال ایران مهره هایی خوب برای صحنه آرایی خیمه شب بازی خود دست و پا کرده اند. 
 
چندی پیش خبرگزاری اسوشیتدپرس پرده از واقعیت حضور این چهره ها در مراسمات این گروهک کنار زد. جان گامبرل، خبرنگار و گزارشگر آسوشیتدپرس در گزارشی مفصل، افشا کرد که چگونه مقامات دولت ترامپ از گروهک منافقین برای حضور در این نشست ها باج میگیرند. بر اساس این گزارش، شخصیت هایی مانند الین چائو، رودی جولیانی،میچ مک کانل، جان بولتون و نیوت گینگریچ همگی مبالغی هنگفت برای شرکت در این مراسم و سخنرانی بر علیه ایران از رجوی و دار و دسته اش باج میگیرند.
گامبرل بیان کرده است که کم ترین مبالغ پرداختی به این افراد برابر با 50 هزار دلار برای یک سخنرانی بوده است که بدون شک میتوان با یک حساب سر انگشتی به دست آورد که برای اشخاصی مانند جولیانی و بولتون چندان هم بی ضرر نیست که همه آنچه هر روزه علیه ایران به رایگان بیان میکنند را اینبار با 50 هزار دلار وجه نقد، تکرار کنند!
اما این تنها بخشی از ماجراهای پشت پرده نشست منافقین است. این گروه تحرکات خود را بعد از حضور ترامپ در کاخ سفید و سر کار آمدن و مطرح شدن مجدد چهره های تندرو در سیاست آمریکا افزایش داده است و اکنون بازوی رسانه ای خود در ایالات متحده را در قالب فاکس نیوز و بریت بارت در اختیار دارد. گروهی که تا همین چندی قبل در لیست سیاه تروریستی آمریکا قرار گرفته بود به یکباره فضا را مساعد دیده است تا بار دیگر تلاش های ناکام خود برای تخریب چهره جمهوری اسلامی ایران را صورتبندی کند.
آنچه اما بیش از هر چیز منجر به آن میشود که تلاش های امسال این گروهک بیش از سالیان گذشته باشد، از یک بعد داخلی در ایران نیز متاثر است. در حالی که انتخابات اخیر در ایران رکوردهای دموکراسی در خاورمیانه را جا به جا کرده است، همراهان تندروی این گروهک در آمریکا و در کاخ سفید بر اساس و بر مبنای زد و بندهای اقتصادی خود با سران کشورهای حاشیه خلیج فارس و در راس آنها عربستان سعودی، ایران را کشوری حامی تروریسم معرفی میکنند و سخن از تغییر رژیم در ایران میزنند. این همان محور نخستی است که در شب گذشته در مراسم گروهک منافقین پیرامون آن سخنرانی شد.
حضور مایکل دی آندرا موسوم به «شوالیه سیاه» در سی آی ای و سپردن پرونده ایران به وی یکی از نشانه های بارز اتفاقاتی است که آمریکای ترامپ به دنبال رقم زدن آن است و دار و دسته مریم رجوی نیز از آن استقبال زیادی دارند. دی آندرا بیش از هر چیز در سی آی ای به خاطر تحرکات زیر پوستی و ایجاد اختلالات داخلی در کشورهای مورد ماموریت خود شناخته میشود و از همین روی به وی لقب شاهزاده سیاه را داده اند.
این تحرکات نشان از آن دارد که سیاستمداران تندروی ایالات متحده در رویارویی با واقعیت هایی که امروز در دل جامعه ایرانی میگذرد و با توجه به گستردگی مشارکت مردمی در ابعاد مختلف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، تنها راه ممکن برای رسیدن به نیات خود در راستای تبدیلا کردن ایران به آنچه خود میخواهند، مجبور به تغییر رویکرد و روی آوردن به تحرکات زیر پوستی برای خرابکاری و احتمالا اقدامات تروریستی در ایران شده اند.
در این میان چه گروهی بهتر از دار و دسته مریم رجوی که سابقه طولانی در ترور، خشونت، کشتار و خرابکاری در ایران را دارند. در نتیجه به خوبی میتوان پیوند ارگانیک میان این گروهک و سیاست مداران تندروی آمریکایی را درک کرد و پس زمینه های نشست سالیانه منافقین را به این ترتیب تفکیک نمود.
اما از همه چیز مهمتر در این میان آن است که در میان همه مرزبندی هایی که فعلا در صحنه سیاست بین الملل شاهد آن هستیم، به تدریج یک نوع خاصی از مرز بندی جدید، بعد از حضور ترامپ در صحنه سیاست و رشد مجدد تندروی در آمریکا در حال رخ نمودن است. مرزبندی که دقیقا محور و رکن اصلی آن را همین تندروی، عدم عقلانیت و حساب گری سیاسی، عدم اعتنا و اعتماد به دیپلماسی و تعامل، خشونت و جنگ طلبی و «توجیه ابزار با هدف» تشکیل میدهد.
خوب که نگاه میکنیم متوجه میشویم که آرام آرام صف بندی ها در دو سوی این مرز مشخص میشود. مرزی که اقطعا در یک سوی آن باید آمریکای ترامپ، انگلستان ترزا می، عربستان ملک سلمان و کشورهای دنباله روی این کشور در خاورمیانه و اسرائیل را قرار دارد.
صحبت از نشست سران منافقین و همراهان آن، اهمیت دادن به یک مساله تکراری و کاملا فاقد ارزش است. اما همین مساله به خوبی نشان میدهد که این مرز بندی و صف آرایی به چه ترتیبی در حال شکل گیری است و چه چیز در آینده سیاست بین الملل با حضور تندروهایی که اکنون بر سر کار هستند در انتظار.
کد مطلب : ۱۷۱۷۷
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما